2777
2789

سلام 

من به تازگی ازدواج کردم راه دور مادرم هم که سال ها بود طلاق گرفته بود و من رو بزرگ کرده بود چند هفته قبل عروسیم عقد کرد با یه مردی بعد عروسیم رفت خونه اش

حالا مامانم بعد رفتنش برای اولین بار اومد  خونه خودمون به من هم گفت که برم

منم رفتم خیلی دلتنگش هم بودم 

اما شوهرش هم بود من چی بگم یجوری انگار ازش بدم می اومد

پیشش هم راحت نبودم که مثلا با مامانم بخوام حرف بزنم

بعد چند ساعت که مرده رفت بیرون من نارحت شدم بدخلقی کردم که چرا این هم اومده زنگ زدم شوهرم که بیا منو ببر

گریه و اینا و کلا روزمون خراب شد دست خودم هم نبود

یجور حس ناخوشایندی دارم نسبت بهش

الان که برگشتم خونه خودم عذاب وجدان گرفتم

حالم بده ناراحتم

کلا انگار یطوریم

بعد تو کارهای خونه هم همینطورم به هیچی نمیرسم

همه چی یجورایی قاطی پاطیه

مادرت سالها دست تنها تورو بزرگ کرده 

حالا حقشه ک ی زندگی خوب داشته باشع 

بهش راحت با ارامش و لبخند حرف بزن و بگو مامان خیییلی دوست دارم دوتایی باهم بریم بیرون 

دوتایی باهم بریم خوته قبلیمون 

حتی برای چند ساعت !! 

ببین باید درک کنی اخه مادرت نمیتونه بیاد چندروز تواون خونه بدون شوهرس 

بالاخره صدااون بنده خدام  درمیاد 

و اون وطیفه ااره در قبال شوهرش 

باید بپذیری دیگ 

من اتفاقا پدرم فوت شده و بااین حال ب ماددن میگم ازدواج کنه اگ میخواد 

یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.

اگر خودتون یا اطرافیانتون در گیر دردهای بدنی یا ناهنجاری هستید تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

الان مادر توام باید از شوهر تو بدش بیاد.بدبخت ی عمر بخاطر تنهایی کشیده.البته حست اون لحظه هیجانی بود ...

زنگ زدم کلی باز خودم ناراحتم کلا

چون وقتی میرم خونه بابام زن بابا هس

اینجا هم که راحت بودم ناپدری اومده یجورایی حالم خیلی بد شد 

نه تازه چند بار دیدمش فقط نمیشناسم کامل

سعی کن افکار منفی رو از خودت دور کنی و کنار بیای.بعدشم تو ازدواج کردی قرار نیست که باهاش زندگی کنی .پس سعی کن با احترام برخورد کنی.اونم با هزار آرزو اومده زندگی کنه با مادرت دیگه.خلق تو بد باشه اونم‌با مادرت بدخلقی میکنه

مادرت سالها دست تنها تورو بزرگ کرده  حالا حقشه ک ی زندگی خوب داشته باشع  بهش راحت با ارا ...

میدونم واقعا حقشه یه زندگی خوب داشته باشه

اما شوهر من قرار گذاشته اجازه نده شب بمونم خونه ناپدری

از این ور فقط میتونستم خونه قبلیمون دوتایی باشیم که اونجا هم بود 

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز