نامزدی که ادمو به پای خواهرش میده

دلم داره میترکه . ب کی پناه ببرم. برای خرید جهیزیم رفتیم ک توو راه کتکم زد چون باهاش حرق نمیزدم. خواهرش شهر دیگس که فامیلامون اکثرا اون شهرن من تهرانم. خسته شدم کلی موقعیت داشتم به غریبه ندادن. من فقط میخام بدونم من مقصرم؟ بخدا کم اوردم

‌گفتم. میگه نه طلاقت میدم نه رابطمو با خواهرم قطع میکنم توو ش۶رشون یه دوطبقه ساخته یکیو خواس بده خواهرش. دامادشون زنگ بهش زده ک زنامون کنار نمیان جفت طبقه رو بمن بده خواهرشم بهش زنگ زد که  اره شوهرم درست میگه خلاصه قهر کردن چون شوهرم گف دیگه پررو شدید تما با چاپلوسی باز چسبید ب شوهرم الانم ول کنمون نیس بمن زنگ و توهین که تو نمیذاری بهم خونه بده.

بخدا پیر شدم. بخدا دختر کمی نبودم. همسرمم ادم کمی نیست . جدا از خواهرش یه خونه با تمام امکانات ب برادرش داده میگه برادر بزرگم جای پدرشونم ک نیست. پدرم اینارو بمن سپرده. برای عقد برادرش کل هزینشو داد برادرش یه نامزدی ناموفق داشه ک کل مهریه ی نامزدش توو عقد بودنو شوهر من داده. یجورایی تمام مسئولیت به شونه ی همسرمه. تهشم ب همه میگن حقمونه ما شخرستان مراقب پدر مادر بودیم این تهران کار کرده. الان ک پدر مادر فوت شدن  باید بما بده هر چی داره

ن اصلا . از پدر هیچی نمونده. اینا سه تا خواهر برادر ناتنی ام دارن. همسر من خیای خودشو دخالت میده. تووو یکسال هشت میلیارد خرج کرده. قبل عقدمون. پدر روی زمبن بوده هیچ کدوم یه ریال هزینه نکردن . شوهرم چون وضعش خوبه چسبیدن بهش. من اوایل میگفتم خدا خیرت بده خیلی ام پشت همشون بودم اما کم کم گفتن تو برادرمونو گرفتی و نمیذاری عین قبل همه چیشو بما بده

سیاست و دوروویی بلد نیسم. برخلاف خواهرش. روز تولدش خواهرش همش پیام . در حالیک ما برای خرید جهیزیه رفتیم قشم  منو اصلا نپرسید خواهرش ولی همش خودشو لوس میکرد داداش جون چشم نخوری استوری نذار از جاهایی ک میری چشم میخوری. من مادر شوهرو پدرشوهر ندارم ک نوازشم کنن. یه خواهرشع که منو زجر میده یه برادر بی عرضه داره ک فقط ساپورتش باید کرد حتی عروسی و طلای زنشم ما باید بگیریم سه تا ناتنی ام هستن ک اصلا دخالتی ندارن. نمی بینمشون. من خیلی تنهام