2777
2789

من خابگاهی هستم 

دانشجوی لیسانسم و مشکلات خانوادگی دارم 

پدر و مادرم دارن از هم جدا میشن و پدر خوبی ندارم. 

اگر بگم پدر ندارم بهتر گفتم.

مامانم سنش رفته بالا و من بچه آخرم و احساس مسئولیت زیادی نسبت بهش دارم. اما کاری از دستم بر نمیاد.  مشکلات اقتصادی هم بهم فشار آورده‌

نمیدونم چطور قرارع کسب و کارم رو شروع کنم چون شدیداً نیاز دارم مستقل بشم.

حس میکنم خیلی تنهام و اگر مادرم نباشه شدیداً داغون میشم.

الآنم چون نیاز دارم سحرخیز باشم که بتونم تمام کارام رو انجام بدم باید بخابم اما هم اتاقی هام باوجود اینکه باهم خیلی صمیمی هستیم و بهشون گفته بودم من دیشب بخاطر سروصدا بد خواب شدم و تا صبح دیگه خابم نبرده و نیاز دارم امشب زود بخابم. توجهی نکردن و دارن فیلم میبینن تو اتاق باهم. اگر دوست صمیمی نبودیم آنقدر اذیت نمی‌شدم. 

خسته شدم از این زندگی دیگه 

تروخدا دعا کنید بتونم خودمو نجات بدم و حال روحی و روانی و جسمی و مالی و عاطفیم بهتر شه

اگر حرفی هم میتونید بهم بزنید بگید مرسی

ایشالله مشکلاتت حل میشه

اگه گلاب داری بریز روی بالشتت زود خاب میری یا روی صورتت

سوره ناس بخون تو سر صدا گیچ میشی

تو کوچه ما هم عروسی میشه حالا میبینی چی میشه💃💃💃

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

به هم اتاقیات بگو که بچه ها با هدفون فیلم ببنید که منم بتونم بخوابم 

به نظرم وقتی خوب نخوابیم مسائلی که هر روز باهاشون سر و کار داریم بیشتر آدمو اذیت میکنه

بیزینسی که میخوای راه بندازی رو میتونی بری با قسمت رشد دانشگاه یا کارآفرینی صحبت کنی تا اونا حمایتت کنن 

به هم اتاقیات بگو که بچه ها با هدفون فیلم ببنید که منم بتونم بخوابم  به نظرم وقتی خوب نخوابیم ...

خب میگن وقتی همه با یه لپتاپ داریم میبینیم نمیشه اینکارو بکنیم. بنظرم باید توقعاتم رو بیارم پایین. مثلا دیگه به چشم دوست صمیمی نگاهشون نکنم. اینطوری کمتر رفتارشون اذیتم می‌کنه. مگه نه؟ 

حس خوبی به اینکه از دانشگاه شروع کنم ندارم.


شاید به خاطر شرایط روحیت خیلی حساس شدی 

روال کار تو خوابگاه اینه که بعد از یه ساعتی خاموشی هست و اگر کسی کاری داشته باشه میره اتاق مطالعه، نمازخونه و یا اتاق تی وی

بشین‌ باهاشون جدی صحبت کن 

بهشون بگو که داری اذیت میشی از رفتارشون 

میتونی به سرپرستی بگی تا اتاقت رو عوض کنه و با بچه هایی باشی که رو خوابشون حساس هستند و همو درک میکنن


شاید به خاطر شرایط روحیت خیلی حساس شدی  روال کار تو خوابگاه اینه که بعد از یه ساعتی خاموشی هست ...

خوابگاهمون چیزیش رو حساب نیست . الآنم تازه هم اتاقی های من خیلی بهتر از بقیه‌ان. اما خب جدیدا اینطوری شدن. 

اره خودمم حالم خوب نیست😭 خیلی کلافه ام. اما خب باید تاب بیارم 🙂

این روزا هم میگذره

یادمه یکی از دوستام‌ خوابگاهی بود و یه هم اتاقی داشت که تا صبح روی تخت بالایی بود و تایپ‌ میکرد و تازه ۵ صبح می‌خوابید و ۱۲ فردا بیدار میشد 

اصلا شعور نداشت 

دوستم همیشه با چشاش قرمز میومد ازمایشگاه 

 تنها راه حل برای  ادب کردن این آدم ها اینه که مثل خودشون بشی و  وقتی خوابن سر و صدا کنی تا بیدار بشن 


اینجوری متوجه میشن که کارشون بد هست و از ترس جبران دیگه رفتارشون رو درست میکنن

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز