بچها من شوهرم وفتی عقد کردیم شانس من مشروب خور شد ،و همیشه التماس میکرد باهاش بخورم نخوردم دقیقا ۷ .۸ سال میگذره،این چند سال اونفدر دعوا داشتیم ، دیگه وفتی دیدم حرفام براش اهمیت نداره. خونه دوستاش دعوت میشیم با زن دوستش و شوهرش میخوره ،ب من گفت تو پایه م باشه. پایه م بشو ،منم بعد چند سال قبول کردم تا پریشب یه کم باهم خوردیم. خاهرم یه کم تو عمرش اصلا نخورده بود ... قبلا هم ماهی دوبار شوهرم بیشتر نمیخورد ، از پریشب ک ماخوردیم. تا الان ۴ دفعه هی رفتع پیش دوستاش خورده ، و من نفهم فکر کردم بهتر میشه. بدتر شد که ، دم دقیفه بطری برمیداره میره پیش دوستاش. چکار کنم ، و منم قسم خوردم ن کاریش دارم و ن دیگه میخورم بااین عوضی
یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.
اینامشروب میخورن با زناشون بعد ب زنای هم نظر پیدامیکنن .ممکنه کاریم دستشون بده
فقط 24 هفته و 5 روز به تولد باقی مونده !
1
5
10
15
20
25
30
35
40
مورد علاقه هام:یوگاو مدیتیشن🧘♀️کتاب📚کوهنوردی🏔پیاده روی با ی دوست👭صدای هو هوی بادوبارون و رعد وبرق🌩🌧طبیعت بعداز زدن بارون🏕طلوع و غروب خورشید🌄🌅صدای جغد و کلاغ و جیرجیرک و پارس سگ و صدای الاغ و زنگوله ی گله🦗🐩🦉🐦⬛بوی گل و چمن و درخت🌹🌳بوی قهوه☕️راه رفتن بدون کفش وجوراب روی چمن🦶🦶دلخوشیا کم نیستن کافیه با دقت بهشون فکر کنیم و اهمیت بدیم و ببینیم🧚♀️
حقشونه 😂🤣 پلیس بیاد میفهمه تماس سرکاری بوده فقط میترسونشونو میره
پسر داییم سربازی تو نیرو انتظامی بود میگفت خیلی از این تماس ها میگیرن که بریم شوهرشونو جمع کنیم فقط ماهم میریم یکمی حالونو میگیریم میترسونیمشونو میایم 😂😂😂😂