این حقایق هستند که آدمها را از هم دور میکنند ، نه دروغ ! وگرنه ما دروغ میگوییم که نزدیک باقی بمانیم ! آدمها یکبار عمیقاً عاشق میشوند، چون فقط یکبار نمیترسند که همه چیز خود را از دست بدهند؛ امّا بعد از همان یکبار، ترسها آنقدر عمیق میشوند که عشق، دیگر دور میایستد ...
یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.
من فیلم من پیش از تو رو دیدم خیلی قشنگ و احساسی بود آخرش دیگه گریم گرفت🥺پسره هم خیلی خوشتیپ بود حیف ...
عشقی که از روی ترحم به وجود بیاد یه روزی ته میکشه
یه طرف بالاخره خسته میشه
تو جلد دوم رمان me befor you دختره با یه نفر دیگه آشنا میشه البته با بخش زیادی از اموال پسره
این حقایق هستند که آدمها را از هم دور میکنند ، نه دروغ ! وگرنه ما دروغ میگوییم که نزدیک باقی بمانیم ! آدمها یکبار عمیقاً عاشق میشوند، چون فقط یکبار نمیترسند که همه چیز خود را از دست بدهند؛ امّا بعد از همان یکبار، ترسها آنقدر عمیق میشوند که عشق، دیگر دور میایستد ...
طفلک پسره بر اثر تصادف ویلچری شد بعد یه دختری اومد به عنوان خدمتکارش که کمکش کنه دیگه به همدیگه علاقه پیدا کردن و اینا ولی پسره دید شرایطش بده و زندگی رو برای خودش و دختره تلخ میکنه بخاطر همین تصمیم گرفت اهدا عضو کنه و کرد و چون پسره پولدار بود و دختره فقیر بعد از مرگش یه نامه ای براش گذاشت که داخل اون بهش پول و اینا داده بود تا دختره به آرزو هاش برسه
عه واقعا؟من ندیدمش هنوز بیشتر دلم برای پسره سوخت گناه داشت
جلد دوم رمانه فیلمش رو نساختن
پسره کار عاقلانه ای کرد منم بودم خودم رو سربار زندگی دختره نمیکردم
حسرت اینکه بتونم یه بار باهاش راه برم یا در آغوش بگیرمش
در صورتی که این کاریه که اکثر آدما انجامش میدن دیوونه کننده است
این حقایق هستند که آدمها را از هم دور میکنند ، نه دروغ ! وگرنه ما دروغ میگوییم که نزدیک باقی بمانیم ! آدمها یکبار عمیقاً عاشق میشوند، چون فقط یکبار نمیترسند که همه چیز خود را از دست بدهند؛ امّا بعد از همان یکبار، ترسها آنقدر عمیق میشوند که عشق، دیگر دور میایستد ...