نمیاد هرگز نمیاد. بچم کوپیک بود هردوماه داشت زورش کردم قهر کردم خانوامد فهمیدن. گف میرم درمون میکنم ولی نکرد.
بعده اونم هربار طلبکار شد که من مشکل ندارم تو نمیای جلو.
خیلی دلم میخاد تک تک اون درخواست کردنام و نوازش کردنامو بگم و هربارش چجوری پسم زد.
امروز حس خطر کرد میگف دست نزن بهم چیکارم داری.
امروز بعده چندین ماه اینکارو کردم. حالم از خودمو اون و این زندگی بهم خورد.