دیروز تولد برادرش بود ۱۸ سالشه زنگ زدن دعوت کردن ولی متاسفانه مریض بودیم عذر خواهی کردیم ک نمیتونیم بیایم، ۱۲سال از من کوچکتره. پیام دادم بهش تبریک گفتم.ساعت۵ صبح جواب تبریکم داده بود شوهرم خونده بودع.نوشته بود ممنون گلم ایشالله عروسی بچت!منم از همه جا بی خبر ۷صبح بیدار کرده داد و بیداد چرا ب تو گفته گلم. مگه میشه همینجوری یهو بگه گلم...ی دعوای بدی کردیم و رفت هنوز نیومده. نمیدونم بخندم یا گریه کنم
حالت از خودتم بهم بخوره چون ی فضوول حسود احمقی ک تازه ب دوران رسیده ازینایی ک زیر اون جملات درشتت هزار تا کار میکنی همه رو هم مثل خودت میبینی از همینا ک شادتر و بهتر از خودشون نمیتونن ببینن بنظرم برو ی دوش بگیر اثرات سوختگیت بره حسود خانم🤣😂
آموزش آنلاین زبان همه سطح ها ، پایه های درسی ، تکرار و تمرین امتحانات فقط با جلسه ای ۲۰ تومان♥️کاربری متعلق به دو خواهر🫂