تو تاپیکام گفتم ۱۰ساله ازدواج کردم همش شوهرم خیانت کرده ینی از اولش همینجور بود نمیدونم چ مرگم بود خییییلیییییییییی دوسش داشتم بااینکه قلبم میشکست ولی هنو دوسش داشتم حالا دیگ بریدم خیلی اتفاقا افتاد ک اصلا حوصله ندارم تایپ کنم.چنروز اومدم خونه پدرم ک دوشب پیش بااصرار خودم داییم و بابامو بردم خونمون چرخ خیاطیمو بیارم اخه خیاطی میکنم بعد شوهرم خونه بود وقتی دید چرخومیخا ببرم کلی حرف زدب بابام ک مدیون دخترم میشید بخای طلاق دخترتو طلاق بدی یه چن ماه بزار ازمایشی زندگی کنیم..