الان دوسال اینا میشه عروسی کردن پریشب که اونجا بودم داشت تعریف میکرد بهم میگفت تو برنامه ی دیوار رفته بود تو قسمت آگهی ها
اونجایی که ماشین اینا میفروشن ماشینای گرون قیمت
میگه زنگ زدم به طرف الکی البته میخواسته سرکار بذاره خودشو باکلاس نشون بده
میگفت با دوستم نشسته بودیم هی زنگ میزدیم این و اون آخر این پسره مثل اینکه پروفایلشو دیده بوده تلگرام خوشش اومده از خواهرشوهرم
دیگه آشنا شدن و پسره هم بگیر بوده بعد شش ماه عقد کردن این داستان واسه چهارسال پیش میشه
پسره خیلی وضعش توپه بابای پسره کارخونه داره خود پسره بنز داره میخوان مهاجرت بگیرن برن آمریکا
خدابده شانس😂