منکه توی مطبش فقط هرج و مرج دیدم
وقتی بعد از یکی دو ساعت نوبتم شد و رفتم داخل دیدم جز من دو نفر دیگه هم داخلن
یکی داره با دکتر حرف میرنه که همزمان با منم صحبت میکرد
یکی روی تخت سونو خوابیده
یه نفرم پیش ماماشه… یعنی شیر تو شیری بود که نگو
اصلاااااا حس خوبی نگرفتم
دفعه بعد رفتم خود نیکان ببینم اونجا چطوره چون احتمالا بیمارستان دیگه نباید اینجوری ویزیت کنه ولی بازم دیر اومد من که داخل بودم بعدی رو گفت بیاد اصلا جواب غربالگری منو نگاهم نکرد ، همشم مامای دستیارش میگفت خب دیگه کار شما تمومه میتونید برید گفتم سوال دارم ولی از ده تا سوالم یکیشو فقط پرسیدم انقدر معذب شدم
توی حرف زدنشم که توی این دو بار یبار گفت برو ببین اصلا بچت میمونه یا سقط میشه
برای بار دومم گفت نمدونم چرا چی چی رو انجام ندادی بچت کجو کوله شه به من ربطی نداره هاااا… گفتم هرچی شما نوشتیدو من انجام دادم خودتون چیزی ننوشتید
خلاصه که یکی که انقدرررر هولهولکی فقط میخواد ردت کنه بری نمیدونم اصلا دقتی هم توی کارش هست یا نه!!