سلام بیاین بگین چی باعث خوشحالی تو زندگیتون و چی ناراحتی ؟ و از زندگی کردن خوشحالید ؟
و چی باعث میشه روتین داشته باشید و حالتون خوب باشه
همه چی مخصوصا خانواده بی اهمیت و سربار بودن و تنهایی باعث ناراحتیه و وجود سلطانم و آهنگ هام تنها خوشیم که اونا هم دورن ازم و اصلا راضی و خوشحال نیستم
خودم خوشحالم کسی هم نمیتونه ناراحتم کنه بجز مامانم ک اونم دارم کنترلمو میبرم بالا
دلایل زیادی وجود داشتن برای زندگی کردن
اما مهم ترینش بارداریم ♥️
وجود همسرم و پدر و مادرم و سلامتی و رفاه اونها باعث خوشحالیم میشه و چیزی که واقعا غمگینم میکنه این هست که درمان برای خیلی از مردم جهان و ایران به خصوص بچه ها هزینه بره و ای کاش حداقل برای بچه ها در مان بدون هزینه قانون بود
من خودم ب تازگی ارشد قبول شدم تو ی دانشگاه خوب
اما ناراحتم شاید احمقانه باشه اما وابسته ی کسی شدم که اول باااحساساتم بازی کرد و الان سرد و معمولی و عادی شده همه چی و این حس اولین باره و دارم تلاش میکنم فراموشش کنم
ممنون بخاطر جمله اولت من از اول اینجوری نبودم ببین وقتی هرکی ناراحتت میکنه یا مسخرت میکنه یا ب هر نحوی روحت و ازار میده با خودت بگو خب این ادم قصدش اینه ک مغز من و درگیر کنه و نزاره زندگی عادی و خوبمو داشته باشم و روزم و کارایی ک باید بکنم مثل درس خوندن مثل کار و شغلم رو تحت تاثیر قرار میده من اگ ناراحت بشم اون ب هدفش میرسه پس ارامش خودمو حفظ میکنم صبر خودمو میبرم بالا نفس عمیق میکشم و نادیده میگیرم
اون ادم یچیزی میگه و رد میشه ولی اگ بخای اهمیت بدی ب حرفش یا زود ناراحت بشی یا جوابشو ندی باعث میشه سالها حتی درگیرش باشی
من خودم سر ی ماجراهایی چون مامانم گفته بود جواب حق نداری بدی ب بقیه باعث میشد هرچی دلشون میخاد همکلاسیام بهم بگن و منم جرات نداشتم جواب بدم چون ب حرف مامانم میخاستم گوش کنم ولی از وقتی یاد گرفتم وقتی کسی اذیتم میکنه همونجا خودخوری نکنم و جوابشونو بدم ارومم البته همیشه نیاز ب جواب دادن نیست در مواقعی ک واقعا حس میکنی باید جواب بدی فقط
و اینکه دنیا سنگ بارونه هرکسی هرچیزی ممکنه ب دلیلی اسیب بزنه تو اگ نتونی خودتو قوی کنی اگ نتونی به خودت مسلط باشی اینهمه چیز بهت ضربه بزنه خب از بین میری .. دل نازک نباش
سفت و سخت نباش مثل سنگ سعی کن مثل موم باشی ک هر حالتی خاستی خودتو حالت بدی
مثلا اگ مثل سنگ باشی خب ترک بر میداری ولی مثل موم بودن خوبیش اینه تحت تاثیر هر ضربه شکل جدیدی از خودت رو نشون میدی مثلا میگی اره من صبور ترم اره من اروم ترم و خوشحال ترم اره من قوی تر شدم ..
یک سال هست تقریبا خودمو کشتم ارشد قبول شم آبان قبول شم و حالم خوب نیست با اینکه بهترین دانشگاهه
اوایل خوب بود هم کلاسیم اوایل بهم میگفت باهم باشیم و اینا و کلی محبت بهم می‌کرد و هزارتا چیز اما بعد کم کم معمولی شد از وقتی که شاید فهمید منم دوسش دارم از طرفی دوست منم اونو دوس داره و من متوجه شدم و زمانی که اون دوستم میومد من عصبی و کلافه میشدم و اون اقا هم متوجه تغییر من میشد اولین بار بود که وابسته شدم یا شاید کسی رو ب زندگیم راه دادم از خودم ناراحتم و عصبانی که چرا اینکارو کردم و دل ب کسی دادم که باهام بازی کرد و الان معمولی رفتار میکنه ۶ ماهه که دیگه خودم رو دوست ندارم و حالم با خودم خوب نیست و دارم سعی میکنم سرپا بمونم و فراموشش کنم و پیشرفت کنم با اینکه همش میبینمش و سرکلاسیم باهم
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
50 ثانیه پیش
51 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
