2777
2789

خانما امروز قرار بود من برم خونه مادرم خواهر شوهر مادرم(عمه من نیست) هم گفته بود امروز میاد اونجا من باهاشون مشکلی ندارم شوهرم دوسشون نداره .شب به شوهرم گفتم فردا نریم فلانی اینا میاد اونجا گفت به درک به ....که میان باید بریم منم میام محل سگ نمیدم بهشون منم گفتم نه نمیرم پس گفت رو حرف من حرف میزنی یه دعوایی شد یع حرفایی بهم دیگه زدیم خیلی دلم پره الان نه اون اهمیت میده نه من ولی من دلم آشتی میخاد نهار پخته بودم نخور هیچی نخورد اینقد دلم گرفته😭😭😭😭

🥰🥰

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

سلام عزیزم

سالیانی که بگذرد و عطای خیلی چیزها را به بقای همان چیزها ببخشی و واژه تسلیم شدن را دنیا برایت تفهیم کند! در سکوت یک روز تابستانی صدای درب زدن آرزوهایت می رسد…  او چیز دگر داند…   او چیز دگر سازد

راجع به بلوغ دخترت سوال داشتم نکیدونم چرا تو خصوصی پیغامم نمیاد

سالیانی که بگذرد و عطای خیلی چیزها را به بقای همان چیزها ببخشی و واژه تسلیم شدن را دنیا برایت تفهیم کند! در سکوت یک روز تابستانی صدای درب زدن آرزوهایت می رسد…  او چیز دگر داند…   او چیز دگر سازد
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز