سلام خانوما دیشب خواب اقاجونم دیدم بیدار شدم به شوهرم گفتم بریم بهشت رضا شوهرم گفت بریم ما با مادر شوهرم تو یه جا زندگی میکنیم گفت بگو مامانم میاد یا نه گفتم گفتن نه تا اومدم امادع بشم اومد بالا مادرشوهر گفت نه حق ندارید برید پسرم ابله مرغون گرفته نباید نگاهش به ادم نجس بیوفته نذاشت بریم به شوهرم گفتم میگه مادرمه تاج سرمه چی بگم الان بهش