خواب دیدم با سرعت از کنار چند نفر پسر گذشتم به یه خونه رسیدم اونجا کفشام به امانت گذاشتم شلوارم از لکه های خون بود بعد یکی از نزدیکانم به من گفت بیا جایی و وقتی رفتم کلی گرگ سفید اونجا بود و من ترسیده بودم یکیشون خیلی میومد سمتمو غرش میکرد و دندوناش نشون میداد دستم یه تیکه مرغ بود خواستم بهش بدم بکی گفت نده وگرنه حمله میکنه و اون گرگ از من ناراحت شد