من قبلا یه بار ازدواج کردم ولی چون وضع مالیمون خوبه خاستگار زیاد میاد ،این یکی نوبر بود خدایی،انقد خندیدم که فک کنم جواب همینو بدم از بس بی دست و پا بود طفلی.
اولش که رفت نزدیک بود بشینه رو میز عسلی،بعد راهنماییش کردیم نشست سرجاش. بعد من که رفتم نشستم روبروش بلند شد احترام بذاره دوباره که نشست صدای گوز داد مبله. بیچاره سیصد بار پاشد نشست که بگه کار اون نبوده.مراسم خاستگاری که خودش داستان بود .بنده خدا مامانش خیلی گوگولی بود گفت پسرم پراید 131 داره یعنی ترکیدم نه به خاطر پراید داشتنش به خاطر اینکه ماماش گفت پراید 131 داره. خیلی خوشتیپ بود پسره ولی تیپ هم نیستیم متاسفانه.