غمگین و سرشکسته بودم ، نه اینچنین 
دلگیر و ناتوان و خسته بودم ، نه اینچنین 
بالم ز بی وفایی دوران شکسته بود 
نالانِ بی صدا و دهان بسته بودم ، نه اینچنین 
از جور آدمی و وز کردار روزگار 
نومید و بی خیال نشسته بودم ، نه اینچنین 
از سر خوشی و سرور و شور و عشق 
با هر چه بود و هست رَسته بودم ، نه اینچنین
صبح و شب و ثانیه ام ، ساعتم 
هر دم به پای غمی نشسته بودم ، نه اینچنین 
غم های روزگار امانم بریده بود 
بالله قسم که دل شکسته بودم ، نه اینچنین 
تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل💔