2777
2789
عنوان

بچه چقدر چیز مزخرفیه خدایا

| مشاهده متن کامل بحث + 1496 بازدید | 89 پست
منم حامله ام اینجور تاپیک ها رو میبینم میترسم که قرار همچین روزایی داشته باشم وای حالا فکر کن بچع من ...


اگه تو بارداری آروم باشی بچت آرومه

بعدم از این تاپیکا درس بگیر. مثلا بهیچوجه نه خودت نه کسی بچه رو تو شرایط خاص مثل رو پا و سر بغل و ... نخوابونین که بدعادت بشه. پسر من یهو یه گوشه میخوابید اصلا کاری نداشت کجاییم و کی خونمونه 

کارایی که بچه رو بهت وابسته میکنه انجام نده

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

ثواب چه حرف خنده داری بی خوابی نکشیدی ک ثواب یادت بره 

چرا نکشیدم.   من تا دو سال شیردهی آرزوی دو ساعت خواب و داشتم. الان چند ساله مجدد بچه میخوام باردار نمیشم. تاپیکهامم هست. بچه دوست دارم با تمام مشکلاتش

شیر مادر واقعا برا مادر خیلی خیلی خیلی خیل زحمت داره. خودم دارم میکشم 1 سالو 10  ماهشه دهنمو صا ...

شیر خشک زحمتش بیشتر باید پاشی شیر حاضر کنی در حالی که بچه از گریه کردن داره خودشو میکشه من هر دو رو تجربه کردم شیر مادر خیلی بهتر

اره بابا دلم میاد چیه بچه کاش هیچ وقت ب دنیا نمیاوردمش جز عذاب هیچی نذارع

چی بگم 

امیدوارم از روی خستگی باشه نه از ته دل و هیج وقت پشینون نشی دور از جونت الهی عزیزم

لطفا به نیت حاجتم صلوات یا حمد میفرستید.ممنونم زیبا ها♥️زني را مي شناسم من، که شوق بال و پر دارد، ولي از بس که پر شور است، دو صد بيم از سفر دارد... زني را مي شناسم من، که در يک گوشه ي خانه، ميان شستن و پختن، درون آشپزخانه... سرود عشق مي خواند، نگاهش ساده و تنهاست، صدايش خسته و محزون، اميدش در ته فرداست...زني را مي شناسم من،که مي گويد پشيمان است، چرا دل را به او بسته، کجا او لايق آنست... زني هم زير لب گويد، گريزانم از اين خانه، ولي از خود چنين پرسد،چه کس موهاي طفلم را، پس از من مي زند شانه؟.. زني با تار تنهايي، لباس تور مي بافد، زني در کنج تاريکي، نماز نور مي خواند...زني را مي شناسم من،که مي ميرد ز يک تحقير،ولي آواز مي خواند،که اين است بازي تقدير... زني با فقر مي سازد، زني با اشک مي خوابد، زني با حسرت و حيرت،گناهش را نمي داند... زني واريس پايش را، زني درد نهانش را، ز مردم مي کند مخفي، که يک باره نگويندش، چه بد بختي چه بد بختي... زني را مي شناسم من، که شعرش، بوي غم دارد، ولي مي خندد و گويد، که دنيا پيچ و خم دارد..زني مي ترسد از رفتن که او شمعي ست در خانه، اگر بيرون رود از در، چه تاريک است اين خانه...زني را مي شناسم من،که رنگ دامنش زرد است،شب و روزش شده گريه،که او نازاي پردرد است...زني را مي شناسم من،که ناي رفتنش رفته،قدم هايش همه خسته،دلش در زير پاهايش،زند فرياد که بسه... زني در کار چون مرد است، به دستش تاول درد است، ز بس که رنج و غم دارد، فراموشش شده ديگر، جنيني در شکم دارد...شخصا از خداوند مهربان مسئلت دارم آقایون عضو نی نی سایت رو عاقل و از اینجا بیرون کنه😒 

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792