نه دیگه اونقد. ولی دلم عشق میخاد...
همون توجهات ک وقتی توی چتم حتی یه کلمه سرد بودم و ناراحت متوجه میشد .
از متاهلی متنفرم. چون عشق توی مجردیه فقط. نه اینکه بخوام هی باید پارتنرو عوض کنم ولی مردا بعد یه مدت زنشونو نمیخوان دیگه...توجه نیس عشق نیست هیجان نیست.
واسش مهم نیستم. :) واسم ذوق نمیکنه.
احساس میکنم اگه قضیه مهریه نبود باهام نمیموند. مثلا اگه نامزد بودیم هنوز