برا یه نفری کار میوه آرایی یلدا انجام دادم الان پولمو نمی‌ده حماقت از خودم بود می‌دونم پیرارسال برا پسرش یلدایی درست کردم میوه ارایی اینا پولش رو داد موند پارسال مهر ماه سفارش حنا و خنچه حنا داد یه مقدار بیعانه و داد سیصد تومن از پولش موندگفت میریزم برات هر چی گذشت و زنگ زدم گفت ندارم دست و بالم بسته ست میریزم برات هی انداخت عقب دیگه تلفن ها رو کم و بیش جواب میداد و هر چی میگفتم هی امروز فردا میکرد هی می‌گفت ندارم منم فکر میکرد واقعا نداره مهر امسال هم گذشت نداد یعنی شد یکسال تا نزدیک یلدای امسال خودش زنگ زد که والله برا این یکی پسرم زن گرفتم میخواستم کار یلدایی براش انجام بدی منم گفتم نه هنوز پول پارسال رو ندادی بعد برات کار انجام بدم گفت اونم میریزم برات گفتم چجور پول نداشتی سیصد تومن منو بدی بعد داشتی برا پسرت زن بگیری گفتم انجام نمیدم چون یکسال منو اذیت کردی قسم و آیه به جون بچه هام میدم تا قبول کردم پونزده آذر پولمو داد گفت کار انجام دادی پول رو بگیر بعد تحویل بده منم قبول کردم الان بقیش رو میزارم
درست کردم براش برا پفیلا هم کم اومد گفت بخر پولتو میدم منم سی چهل تومن دادم پفیلا خریدم درست کردم دو تا بچه رو فرستاده بود برا تحویل گفتم توصیه کن گفت به جون بچه هام فردا میریزم گفتم باز اذیت میکنید گفت نه خیالت راحت آقا فرداش نریخت پس فرداش نریخت تا اینکه سینی اینام مونده بود پیشش بعد چند روز آوردشون
به مامانم گفته بود الان پولش رو میریزم زنگ‌زد بهم که پول دست پسرم بوده یه نفر قرض خواسته داده به اون سر ماه میریزم از سر ماه هر چی زنگ میزدم دیگه جواب نمی‌داد منم کلی پیام که پول لازمم هر روز پیام میدادم تا اینکه از خونه عموم زنگ زدم برداشت همینکه فهمید منم داد زد سرم که باز تویی منو دیوانه کردی ندارم هر موقع داشتم میریزم برات بعد قطع کرد منم عصبانی شدم پیام فرستادم گفتم چرا سر من داد زدی به جای دستت درد نکنه ست این حرفا و واقعا با عصبانیت حرف زدم گفتم مگه من مسخره شمام که پولمو نمیدی واگذارت میکنم بخدا و این حرفا زنگ زد گفت مگه گفتم نمیدم که نفرین می‌کنی منم گفتم کی دادنش مهم من پول لازمم نمیتونم صبر کنم هر وقت داشتی پول منو بدی و خلاصه دعوامون شد و قطع کرد پیام داد اصلا پولتو نمیدم برو هر گوهی میخوای بخور خیلی اعصابم خورد شد اولش گفتم پول رو نگیرم بعد با خودم گفتم من بخاطر اون عوضی دو تا سفارش لغو کردم با بدبختی درست کردم یه روز وقت گذاشتم سرش چرا بگذرم الان بنظرتون چیکار کنم چجور پولمو بگیرم
به پسرش هم پیام دادم جواب نداد ولی آدرس خونشون رو پیدا کردم بنظرتون برم جلو درشون زنگ زدم خواهر شوهرش که خودش معرفی کرده بود بهم براش کار انجام دادم خیلی هم خوش قول گفت اون خیلی کولی ما همه ازش می‌ترسیم کاش اول پول میگرفتی بعد انجام میدادی الان موندم چیکار کنم 🥺
خاک تو سرشون حروم خورا ،،،حالا برو دم خونشون ولی با زبون نرم صحبت کن اگر ندادن بسپار بخدا
عزیزم چقدر به شما بدهکاره،
بعد یکبار سفارشو انجام دادی پول نداده دیگه نباید انجام میدادی..
برو دفتر خدمات قضایی بگو برات اظهارنامه بنویسن براش پیامک بره
اطهارنامه یچیزی هس مثل هشدار که به طرف میگه باید بیای پول رو بدی وگرنه ازت شکایت قضایی میشه
فک کنم بترسه پولو بهت بده خود دفتر خدمات قضایی اون نامه رو بگی برات مینویسن
عزیزم جایی هست به نام دادگاه
خب برو شکایت کن
نمی‌دونم چجور از گلوشون پایین می‌ره اینجور که می‌دونم هم وضعشون خوبه اپل گفتم نگیرم واگذار کنم بخدا بعد گفتم چرا نگیرم بگیرم جلو چشمش آتیش بزنم هم زدم ولی ندارم پیشش بمونه راستش خیلی بهم بی احترامی کرد اصلا دوست ندارم باهاش حرف بزنم
شکایت کن اگه جواب نده دادگاه به نرخ روز پولتو میگیره ازش و جلو حسابشو میبنده تا پولتو از حسابش استخراج نکنه هم باز نمیکنه
