دخترش مریصه شهرستانه قرار بیارن تهران عمل کنن یه سوراخ کوچلو تو قلبش دارن قرار هفته ای دیگه بیان شوهرم برنامه ریخت خرید کنه جمعه که چند روز میان همه چی باشه امروز خواهرم زنگ زده میگه اونجا نمیام نمیخوام شوهرت خانواده ی شوهرت بفهمن دخترم مریصه میبرم خونه خواهر شوهرم ...خیلی گریه کردم گفتم چرا اخه مگه چیکارتون کردیم حالا من به همسرم گفتم ولی اون اصلا به روشون نیاورد که خبر داره که نکنه ناراحت شن دلم برا شوهرم میسوزه خیلی دستش بی نمکه
از دستش عصبی شدم گفتم برو خونه خواهرشوهرت اون برات خوبه نه ما حوصله ی حرفای خاله زنکیتم ندارم قطع کردم ولی دلم خونه قلبم داره میترکه
الان که دارم اینو برات مینویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمیدونم تا کی رایگان بمونه! من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفهای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تکتک مشکلات رو گفت و راهحل داد.
خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همهش رو درست کردیم!
من اگر جات بودم میگفتم هر جور راحتی و اصلااااا برام مهم نبود بیان یا نه
من معتقدم ستاره ها طوری پشت سر هم به خط میشند که آدم ها بتونند همدیگر رو پیدا کنند.حالا اینکه قراره عاشق هم باشند یا با هم دوست بمونن به مرور زمان مشخص میشه:).....2.2.2....4.4.4
سر سنگین باش باهاشون دیگ هم از این جانفشانی ها نکن از قبل اطلاع داده بودن میان خونه شم ...
واقعا من جونمو برا خواهر برادرم میدم بعد اونا ابروی منو میبرن پیش شوهرم ..همسر بدبختم میگه اونا از رفتارشون معلومه از من خوششون نمیاد من همش میگم اشتباه میکنی نه نگفتن من تعارفشون کردم گفتن بیاین تا بعد عملم یکی دو هفته بمونین خوب خوب شد بعد برین
خب قبول کردن؟ اگ نکردن خودتون مقصرین پیش شوهرت همیشه تعریف خونوادتو بکن اگ رفتارهاشون ...
دقیقا از این به بعد میخوام مث خودشون باشم ۸ ساله ازدواج کردم یکبار خواهر و برادرا نیومدن بهم سر بزنن ولی هر وقت کارشون گیره یاد من میفتن و الانم این رفتار خواهرم