2777
2789

کلی بدهی داریم که صاف نشده و قرعه کشی خونگی اسم نوشتیم و داریم قسط میدیم 

از حقوق همسرم ۱۲ میلیون قسط میدیم،  پونصد هزار تومان برای خودمون میمونه 🙂

با یارانه میشه یه تومن 😞

میشه برامون دعا کنید رفقا؟  دلم خیلی گرفته کلی گریه کردم 💔 منم دلم میخواد مثل بقیه زندگی کنیم ولی هیچی نداریم دیگه...  هیچی 😞

کاش حداقل قرعه کشی هفت هشتاد برنده بشیم 🫠

کد شانس زیاد دارم بخدا که خیلی محتاجیم 😭

برام دعا کنید تروخدا 😭💔

ایشالله روزیتون زیاد شه

من با استعداد بودم، یعنی هستم ؛بعضی وقت ها به دست هایم نگاه میکنمو فکر میکنم که میتوانستم پیانیست بزرگی بشومیا یک چیز دیگر، ولی دست هایم چه کار کرده اند؟یک جایم را خارانده اند، چک نوشته اند، بند کفش بسته اند،سیفون کشیده اند، دست هایم را حرام کرده ام، همینطور ذهنم را ...!

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

هعی ماهم ته کارتامون فک کنم زیر ۱۰۰ باشه

خیلی اوضاعه بدی شده آدم دیگ میمونه تا سر ماه چجوری برسونه با چس تومن حقوقی ک دولت میده

تویی که امضامو میخونی،💛میشه برام دعا کنی امسال فرهنگیان قبول شم💛😢

انشاالله خدا خودش یک در رحمتی براتون باز کنه 🤲🏼🌹


دلم شوهر میخواد اسی 😭 


یک مرررد به اسم مهدی 😔 


چرا همه شوهر دارن ولی من ندارم 😭 


چرا همه شوهراشون رو بغل میکنن ولی من باید بالشت بغل کنم ؟ 😭😭😭 


هرکی دلش برام سوخت ، برام دعا کنه هرچه زودتر با مهدی ازدواج کنم 😔

اگر منم بقیه هستم بایدبگم 24 تومن قسط داریم. دیشب خواب خرید کردن میدیدم 

لطفا به نیت حاجتم صلوات یا حمد میفرستید.ممنونم زیبا ها♥️زني را مي شناسم من، که شوق بال و پر دارد، ولي از بس که پر شور است، دو صد بيم از سفر دارد... زني را مي شناسم من، که در يک گوشه ي خانه، ميان شستن و پختن، درون آشپزخانه... سرود عشق مي خواند، نگاهش ساده و تنهاست، صدايش خسته و محزون، اميدش در ته فرداست...زني را مي شناسم من،که مي گويد پشيمان است، چرا دل را به او بسته، کجا او لايق آنست... زني هم زير لب گويد، گريزانم از اين خانه، ولي از خود چنين پرسد،چه کس موهاي طفلم را، پس از من مي زند شانه؟.. زني با تار تنهايي، لباس تور مي بافد، زني در کنج تاريکي، نماز نور مي خواند...زني را مي شناسم من،که مي ميرد ز يک تحقير،ولي آواز مي خواند،که اين است بازي تقدير... زني با فقر مي سازد، زني با اشک مي خوابد، زني با حسرت و حيرت،گناهش را نمي داند... زني واريس پايش را، زني درد نهانش را، ز مردم مي کند مخفي، که يک باره نگويندش، چه بد بختي چه بد بختي... زني را مي شناسم من، که شعرش، بوي غم دارد، ولي مي خندد و گويد، که دنيا پيچ و خم دارد..زني مي ترسد از رفتن که او شمعي ست در خانه، اگر بيرون رود از در، چه تاريک است اين خانه...زني را مي شناسم من،که رنگ دامنش زرد است،شب و روزش شده گريه،که او نازاي پردرد است...زني را مي شناسم من،که ناي رفتنش رفته،قدم هايش همه خسته،دلش در زير پاهايش،زند فرياد که بسه... زني در کار چون مرد است، به دستش تاول درد است، ز بس که رنج و غم دارد، فراموشش شده ديگر، جنيني در شکم دارد...شخصا از خداوند مهربان مسئلت دارم آقایون عضو نی نی سایت رو عاقل و از اینجا بیرون کنه😒 

واجب نبوده این همه قسط قرعه با این حقوق خوبه خودتون خواستید 

نوشتم بدهی داریم 

کاش به جای سوزوندن دل برای آدم دعا کنید 😭

۱۵٠ ملیون بدهی داره شوهرم مجبوره قسط بده 

حتی موتورش هم فروخته

هیچی نداریم

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792