خانوماخواهرشوهرمن یه هفته ای خونه ی مابودیعنی زیادسابقه داشته خونه مابمونه به مدت طولانی دانشجوئه ومجرد.
خانوادش به شدت بهش افتخارمیکنن وهواشودارن واینم خیلی آب زیرکاهه تادلتون بخواد براشون مظلوم نمایی میکنه وخیلی خوب مامان باباشوتودستش گرفته
حالامشکل من اینه
این خواهرشوهره تواین یه هفته که خونه من بودسه بارغذاپخته وسه چهار باری ظرف شسته من کاردرمنزل انجام میدم وکل وقتمومیگیره تایم استراحتم شام وناهارومیپختم ظرفاروگاهی اوقات میشستم واین چندروزبه خاطراتفاقاتی مجبوربودم کل کف خونه روبشورم وتی بکشم ومهمونم داشتم که قبلش کل خونه روبرق انداختم که خب توهمه ی ایناخواهرشوهره گوشی دستش بودوفیلم میدید
الان دوروزی میشه اومدیمخونه مادرشوهرم که شهردیگه اس انقدراینجامظلوم نمایی کرده که مادرشوهرم یه جوری داره بارفتاراش به من میفهمونه که زیادازدخترم کارکشیدی واینا
منم تصمیم گرفتم فرداجلوی همشون کارایی که برای من کرده توخونه ام وکارایی که خودم تواین هفته کردموبگم که حداقل بفهمن کاری برای من نکرده میدونم صددرصدطرف دخترشونومیگیرن ولی ازاینکه یه آدم ظالم دیده شم متنفرم ازاینکه انقدرخودشولوس میکنه ومظلوم نشون میده خودشومتنفرم بخدامهمونم نیست که بگم حالتیکی دوروزاومده خیلی پیش میادهمینجوری میادخونه مامیمونه راهنماییم کنیدچطوری بگم که گریه ام نگیره😭😭😭😭