یاد یه خاطره آیه افتادم هم خجالت می کشم هم خندم میاد ...
چند سال پیش تو اوج کرونا ،همون روزایی که آمار فوتبها زیاد بود ،من یک جراحی در پیش داشتم ،برای معاینات و آزمایشات قبل عمل میرفتم بیمارستان .
یه ک روز قبل عمل که میخواستم برای تشکیل پرونده برم بیمارستان، از اونجایی که اون بیمارستان خیلی شلوغ بود و یک بخش کرونایی ها هم داشت ،تصمیم گرفتم که موقع رفتن دوتا ماسک بزنم .
با خودم فکر کردم یکی از ماسک های دخترم که قشنگ کیپ میشد رو صورتم ،و یک ماسک معمولی بزرگسالان بزنم.
تصمیم این بود اول ماسک بچگانه رو بزنم و روی اونم ماسک معمولی ...
صبح زود رفتم و ظهر برگشتم خونه ،از کنار آینه رد شدم خودمو تازه تو آینه دیدم ،🫣🤣
اول یک ماسک سفید زده بودم روی اونم یک ماسک زرد بچگانه که روش طرحهای بچگانه داشت ،😅