لطفا سرزنشم نکنید،باور کنید مجبورم،هر روز قبل اینکه بیاد خونه میره خونه اونا تا چند ساعت،بعدشم تند تند شام میخوره که بره اونجا،با جنگ و دعوا نتیجه اب نگرفتم،شما راهی دارید بهم بگید لطفا
نوشته بود آیا کسی را چنان دوست داری که برایش بجنگی ؟نوشتم از جنگ ها بازگشته ام با زخم ها و موی سپید یادگرفته ام صبور باشم و به تماشا قانع...💔من همون دختری ام که واسه ی نفر جنگید اما وقتی بهش رسید بدبخت شد..دعام کنید شاید دعاهاتون زندگیمو تغییر داد..
نوشته بود آیا کسی را چنان دوست داری که برایش بجنگی ؟نوشتم از جنگ ها بازگشته ام با زخم ها و موی سپید یادگرفته ام صبور باشم و به تماشا قانع...💔من همون دختری ام که واسه ی نفر جنگید اما وقتی بهش رسید بدبخت شد..دعام کنید شاید دعاهاتون زندگیمو تغییر داد..
نوشته بود آیا کسی را چنان دوست داری که برایش بجنگی ؟نوشتم از جنگ ها بازگشته ام با زخم ها و موی سپید یادگرفته ام صبور باشم و به تماشا قانع...💔من همون دختری ام که واسه ی نفر جنگید اما وقتی بهش رسید بدبخت شد..دعام کنید شاید دعاهاتون زندگیمو تغییر داد..