شوهرم اولین بار اومده بود خواستگاری خودم ولی ایشون قبلش یکی دیگه رو میخاسته خانوادش نرفتن خواستگاری ی خورده اوایل عقدمون رو طرف حساس بودم ولی الان واسم مهم نیس
لزومی نمیبینم بگه.........خوب میرن دیگه............چیز عجیب و قابل گفتنی نیست
من مشکلی نداشتم ،چون همه خواستگاری هاش شکل سنتی داشته وهیچ کدوم عشق وعاشقی نبوده
خب مگه خودت خاستگار نداشتی
اصلا برام مھم نیست و اھمیتی ندارہ
مام قبل ھمسرامون خواستگار داشتیم اونام بفھمن باید ناراحت بشن
چ ربطی دارہ
ب کتف چپ بسپار
اصلا موضوع مهمی نیس
اکثر پسرها خواستگاری زیاد رفتند
بهدنطر من اشکالی نداره بهش حق میدم نگفته به خاطر حفظ زندگی وعلاقمون مثبت نگا کن نگفته تا تو فک کنی تنها ملکه ی زندگیش تویی دیگه بالاخره هرجی قسمت آدم باشه همونه خواستگاری رفتن کاملا معموله
چرا طلاق نمی‌گیری ؟!
مشکلش چیه عزیزم؟ماجرای عشق و عاشقی نبوده که چند سال عاشق هم باشن همسرم با توجه به شرایط خواهرم فکر کرده میتونه همسر خوبی براش باشه و کاملا سنتی درخواستشو مطرح کرده خواهرمم گفته سنمون به هم نمیخوره و جواب رد داده همونجا ماجرا تموم شده هشت سال بعد از اون جریان ما با هم ازدواج کردیم الحمدلله هیچ مشکلی هم هیچکدوممون با این قضیه نداریم همسرم آدم چشم پاک و خانواده دوستیه هیچوقت از انتخابش پشیمون نشدم همسرمم همیشه ازم قدردانی میکنه و تشکر میکنه همراه روزای سختش بودم خواهرمم شکرخدا خوشبخته
من دیشب فهمیدم شوهرم قبل من عاشق یکی از فامیل هاشون بوده که جور نشده بعد با من ازدواج کرده البته ما سنتی ازدواج کردیم من هیچ وقت هیچ کس دوستم نداشته تو مجردیم هیچ مردی به من تمایل نداشت منم شنیدم شوهرم قبل من عاشق کسی بوده ناراحت شدم حس می کردم دوستم داره و بالاخره ی نفرم من براش مهمم 😢😢😢😢😢😢😢😢
