ما چون شهرستانیم و کسی از اقوام نمیاد تصمیم گرفتیم خونه پدرشوهرم یه مهمونی بدیم و برادرشوهرا و خواهرشوهرمو دعوت کنیم
جاری بزرگه با شوهرش نیومد بچه ها رو فرستاد
جاری سومی هم با این که شوهرم بهش گفته بود به شوهرشم گفته بود نیومد رفت خونه پدرش بعد من زنگ زدم گفت نه بمن کسی چیزی نگفته.
خیلی ناراحت شدم
از اینکه اول دروغ بست به شوهرم
دوم اینکه ما این همه باهاشون خوبیم شوهرم کلی اسباب بازی واسه بچه هاشون میخره ولی اینطور کردن
بعد دوتا از جاریامم کلا مارو پاگشا نکردن بعد عروسی
مهمونم میره خونشون اصلا مهم نیست مناسبت چیه
مثلا اولین بار که نامزد بودیم منو دعوت کردن ابگوشت درست کردن
یا اون یکی یه قیمه درست کرد که لپه هاش بشدتتت سفت بودن
ادم واسه شکم نمیره مهمونی ولی بنظرم دیگه اینجورم خوب نیست مخصوصا برخورد اول
منم به شوهرم گفتم دیگه حق نداری واسه بچه هاشون چیزی بخری مگر خواهرشوهرم که واقعا ادم خوب و عالیه