یک بار با عشقم کات کردیم بخواطر مادرش و برگشتیم
مادرش انگار پشیمون شده بوده یا نمیدونم
روزای کات بدترین روزامون بود
بله قصد تجرد و به امید خدا مهاجرت دارم
نمیگم ازدواج بده انشالله هر کی ازدواج کرده یا قصدش رو داره سفیدبخت بشه ولی من به هیچ مردی اعتماد ندارم دیگه هر روز تو همین نی نی سایت تاپیکای خیانت و کتک و اذیت کردن خانم ها توسط شوهراشون و انواع بی احترامیایی که به زن هاشون میکنند رو میخونیم و میبینیم... برای من یکی زور داره که یه پسر غریبه بخواد کتکم بزنه یا خیانت کنه یا شخصیتم رو خرد کنه به من یا خانواده ام بی احترامی کنه... هیچ مردی رو راستش لایق نمیدونم... خدا پدرم رو برام نگه داره انشالله و راه مهاجرتم هم انشالله هموار بشه و هر کی هم میخواد زندگی تشکیل بده انشالله بخت خوب نصیبش بشه
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
55 ثانیه پیش
56 ثانیه پیش
58 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
