اول از همه بگم واقعیه هرچی گفتم اهل دروغ نیستم چون برام سودی نداره ففز نیاز دارم به راهنمایی
من از سن ۱۶ سالگی تا همین الان که ۲۲ سالمه با یه پسری آشنا شدم که از خودم ۱۲ سال بزرگتره
من متولد ۱۳۸۰ و اون ۱۳۶۸
من برای شهرستان هستم و ایشون از تهرانن
توی این ۷ سال همیشه هرماه میاد بهم سر میزنه ...
قبلا که سنم پایینتر بود در حد سرگرمی این آدمو میخواستم ولی الان که ۷ ساله گذشته نسبت بهش حس دارم
ایشون دقیقا آدرس خونمون و محل کار پدرمو و ... کاملا بلده و تصویر خانوادمو دیده و حتی فامیلامون .
ولی مشکلی که هست اینکه من هیچ وقت روی کاری سماجت نمیکنم ، همیشه توی ذهن خودم میگم شاید دلیلی داره ...
ولی این ۷ سال حداقلش سالی یکبارش یا دوبارش ازش میخوام عکس خانوادشو ببینم
یا حداقل بگه کجای تهران زندگی میکنن
یا عکس اتاقشو برام بفرسته
ولی همیشه بهانه میاره و میگه جایی هستم . الان تاریکه یا نمیشه ...
اواخری کارت ملیشو دیدم و زده بود متولد سال ۱۳۶۴ .
اصلا حالم داغون شد
هرچی میگذره حس میکنم اصلا این آدم با یه هویت دروغی اومده پیش من .
به شدت به من وابسته هستن
و داستانای زیادی برام درست کرده ( یعنی اینطوریه که میرم بیرون ولی چیزی بهش نمیگم ، سریع بهم زنگ میزنه و متوجه میشه و چیزای دیگه که جاش نیست اینجا بگم شاید هیچکس باور نکنه ) همیشه هم میگه حس ششم میگه تو کجا هستی ...!
داستانامون زیاد من فقط ۱ درصد گفتم
و بصورت خلاصه
متوجه شدم شخصیتی داره که آدم دور و برش زیاد داره .
بخوامم ازش جدا بشم شروع میکنه به تهدید یا اینکه میخوام بهش خیانت کنم
حرفشم اینکه میگه اگه بری هرز میشی و فلان ...
همیشه مدام از مرگ حرف میزنه
یا همیشه ازم سوال میپرسه اگه من الان خاکت کنم اینجا یا بکشمت میخوای چکار کنی .
تابستون همین پارسال دوست پسر سابقمو آدرسشو پیدا کرده بود و کتکش زده بودن و بهش تجاوز شده بود
شهر ماهم کوچیکه و مثل بمب میترکه
من خیلی اشتباه کردم
توی رابطمون سادگی کردم
ولی هرچقدر میگذره رفتارای عجیبی داره
نمیدونم چکار کنم