2777
2789

۳ سال پیش وقتی ۲۷ سالم بود یه پسری از فامیلای دور اومد بهم دایرکت داد که من ۶ ماهه عاشقتم ولی سمتت نمیومدم میخواستم مطمئن شم این حس عشقه یا یه حس گذرا که الان بعد ۶ ماه مطمئن شدم واقعا میخوامتو گفت که قصدش ازدواجه و برای اینکه منو مطمئن کنه بهم گفت میتونم از فامیلای مشترکمون راجبش تحقیق کنم خلاصه کنم واسه بدست آوردن اعتمادم خیلی خیلی تلاش کردو حتی بهم میگفت با خانوادت از الان درمیون بذار که من تا دوماه دیگه خودمو جموجور کنمو بیام خاستگاری

یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.

اگر خودتون یا اطرافیانتون در گیر دردهای بدنی یا ناهنجاری هستید تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

خب

 بمانم بمانی ببینند بمیرند🤍🧿•                                      تویی تنها ساکن قلب این دختر ؛🤍.           تو نوری هستی که قلبمو گرم نگه داشتی❤️‍🔥.https://www.ninisite.com/discussion/topic/13582698/%d8%af%d8%a7%d8%b3%d8%aa%d8%a7%d9%86-%d8%b9%d8%a7%d8%b4%d9%82%d8%a7%d9%86%d9%87-%da%a9%d9%88%d8%aa%d8%a7%d9%87?postId=338050990 اگه داستان کوتاه عاشقونه دوس داری بیا تو تاپیکم

خب بقیش لایک پسره چندسالشه؟

هروقت امضام دیدین 💜لطفا برای سلامتی خانوادم 💋صلوات بفرستین💖لایک کنین💖💜💖💜💚 منم صلوات بفرستم واستون💖💖💖💖💖💖💖 خـدایـا ببخش من و فردا مسیر درست و جلو راهمون بزار محتاج صلوات همتون هستمم برای زنـدگـیم💖💖💖💖💖💖💖💖💖💖💖💖💖💖💖💖💖💖💖💖💖💖💖💖💖💖💖

خلاصه مدام تو اون دوماه راجب ازدواج حرف میزد از هدفاش میگفت از برنامه هاش بامن که من کم کم باور کردم که دروغ نمیگه

قرار بود واسه عید ۱۴۰۰ بیان خاستگاری عید که شد دیدم زد زیرش که صبر کن بعد از عید میام عید که تموم شد به یه بهونه الکی اونم این بود که من خونه خالم بودم با دخترخالم شبش دوسپسر دخترخالم اومد اونجا که منم به این پسره که باهاش دوست بودم گفتم بیا اینجا دخترخالم دوسپسرش اینجاس نتونست بیاد بعد به این بهونه دعوا درست کردهمه چیو بهم زدو رفت آخر فروردین برگشت با حرفاش دوباره خامم کرد که دوست دارم روت غیرتی شدم من میخوامت آخر بهار میام خاستگاری شد آخر بهار دیدم داره سرد رفتار میکنه منم ادمی نیستم که حس کنم پسر منو نمیخوادو بمونم که سر همین موضوع بحثمون شد گذاشت رفت دوباره یماه بعد برگشت که من میخوامت نمیتونم فراموشت کنم من مشکلات مالی داشتم که حالم خوب نبود تو فکر کردی من سردمو باهام دعوا کردی باز بخشیدمو باهاش اوکی شدمو گفت که آخر تابستون میاد خاستگاری شد آخر تابستون یهو بهم گفت ما بدرد هم نمیخوریم اینم بگم که من تو رابطه باهاش خیلی خوب بودم ولی اون خیلی معمولی بود تو همه چیز ولی با زبون نگهم میداشت

خلاصه شهوریور ۱۴۰۰ که بهم گفت بدرد هم نمیخوریم خیلی ناراحت شدم احساس کردم باهام بازی کرده یه جنگ حسابی راه انداختم میخواستم برم ولی بیخیال نمیشد خودش گفته بود بدرد هم نمیخوریم ولی هر ۱۰ روز یبار پیداش میشد میومد میگفت دوست دارم نمیتونم فراموشت کنم خلاصه ۳ ماه تو این حالت بودیم که بعد از ۳ ماه بخشیدمش باهاش دوباره اوکی شدم ولی خودمم ایندفه گیج بودم نمیدونستم واقعا میخوامش یا نه تهه دلم واقعا دوسش داشتمو به این فکر میکردم که شاید باید بیشتر تلاش کنم شاید اشتباهاتی توی رابطه داشتم که به اینجا رسیدیم اونم که هیچوقت نتونسته قید منو بزنه پس حتما اونم عاشقمه

شروع کردم به ترمیم رابطه ساعتها باهاش حرف میزدمو بهش میگفتم بیا این رفتارا رو بکنیم باهم تا رابطمونو بسازیم رسیدیم به سالگرد آشناییمون گفت بیا جشن سالگرد بگیریم رفتم پیشش تو گوشیش پیام یه دخترو دیدم که نوشته بود سلام عشقم با خودش دعوا کردم که بهم خیانت کردی زیر بار نرفت گفت دختره مزاحممه

خلاصه مدام تو اون دوماه راجب ازدواج حرف میزد از هدفاش میگفت از برنامه هاش بامن که من کم کم باور کردم ...

خب

هروقت امضام دیدین 💜لطفا برای سلامتی خانوادم 💋صلوات بفرستین💖لایک کنین💖💜💖💜💚 منم صلوات بفرستم واستون💖💖💖💖💖💖💖 خـدایـا ببخش من و فردا مسیر درست و جلو راهمون بزار محتاج صلوات همتون هستمم برای زنـدگـیم💖💖💖💖💖💖💖💖💖💖💖💖💖💖💖💖💖💖💖💖💖💖💖💖💖💖💖

ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز