سلام من چند وقته یه حس بدی پیدا کردم حس میکنم زندگی زناشویی هیچکدوم از روی عشق و علاقه نیست فقط یه حس وابستگی هست میشه منو از این حس نجات بدین آیا واقعا فکر من درسته؟
اگه طرفین برای راحتی و خوشحالی همدیگه تلاش کنن میشه عشق ولی اگه فقط رابطه باشه و کنار هم زندگی کردن بدون تلاش برای همدیگه نمیشه اسمشو عشق بزاری عشق یعنی از جان مایه گذاشتن برای طرف
کاملا غلط عشقی هست ک باعث میشه وابسته بشی من بشدت عاشق همسرم هستم و وابستشم و برعکس
خدا عشقتون رو بیشتر کنه نمیدونم شاید من دچار دوگانگی شدم با اینکه دوتا بچه دارم فکر میکنم ازدواج نکرده بودم بهتر بود یا کسانی رو که میبینم ازدواج میکنن پیش خودم میگم دارن بزرگترین اشتباه زندگیشون رو میکنن نه اینکه بگم شوهرم بده نه اصلا خیلی هم آدم خوبیه ولی دچار روزمرگی زندگی شدم
اگه طرفین برای راحتی و خوشحالی همدیگه تلاش کنن میشه عشق ولی اگه فقط رابطه باشه و کنار هم زندگی کردن ...
من بعضی از کارها و رفتارهای شوهرم رو دوست نداشتم و ندارم از زمان آشنایی بهش هم گفتم ولی هیچ وقت حاظر نشد عوض کنه رفتارش رو این نشانه دوست داشتن نیست حس میکنم توی زندگی هستم که فقط وابستگی داخلش هست نه عشق و علاقه
من بعضی از کارها و رفتارهای شوهرم رو دوست نداشتم و ندارم از زمان آشنایی بهش هم گفتم ولی هیچ وقت حاظر ...
باید اینو قبول کنی ک هیچ کس ۱۰۰ درصدی باب میلت پیدا نمیکنی بالاخره هرکسی ی ویژگی هایی داره بخصوص همسر ک باهاش وارد زندگی میشی و ریزترین ویژگی و عیب هاش رو میبینی تو این رو ببین ک شوهرت چقدر محبت میکنه چقدر برای رفاه شما تلاش میکنه معمولا عشق از نظر مرد تامین خانواده هست مردا معتقدن اگه خانواده مهم نباشه براشون سرکار نمیرفتن یا اینقدر ک الان کار میکنن کار نمیکردن و اذیت نمیشدن شما از دید همسرت ببین ک عشق رو در چی میبینه و آیا اون رو ادا میکنه یا ن بعدش برو سراغ خواسته های خودت ک از همسرت داری