سوار تاکسی زرد شدم بعد خدش بیرون بود منتظر بود مسافر بزنه بعد منو دوستم داخل نشسته بودیم یهو ماشین حرکت کرد منم اومدم دستی بکشم دیدم سفته هرکار کردم نتونستم بعد از پشت ی صدایی میومد نگاه کردم که داره ب شیشه پشت میزنه ک من دستم از دستی بردارم کار خودشه دوستم گفت خاک برسرت ابرون رفت دیگ من تا وقتی اومد حرکت کرد رسید ب مقصد از خجالت مردم😂😎 اومدم قهرمان بازی دربیارم ریدم