خانما من اظطراب اجتماعی دارم 21سالم این ماه تموم میشه از بچگی باهام بوده از مردم و صحبت کردن باهاشون میترسم وقتی کسی می‌پرسه اسمت چیه رشتت چیه رمز کارت؟اینا خیلی واسم سخته یعنی با کسی که حرف میزنم خودمو گم میکنم میترسم باعث میشه استرس شدیدی بگیرم و برای پاسخ دادن به اون سوال لکنت میگیرم یا زبونم نمیچرخه تو دهنم و همه با تعجب نگام میکنن نمیتونم مستقل برم بازار خرید کنم چون از پرسیدن سوال رمز کارت یا چه چیزی نیاز دارین میترسم و باعث استرس و لکنت شدیدی در من میشه تپش قلب میگیرم تو گونه هام حس سوزش میکنم تو موها و قفسه سینم حس گرما و سوزش شدیدی میکنم خیلی برام آزار دهنده هست نمیتونم برم دکتر خودم نوبت بزنم نمیتونم برم خونه فامیلی که خیلی کم همو میبینیم باعث میشه هی تو جمع سکوت کنم هی گوشه گیری کنم با کسی دوست نشم خانما شرایط رفتن پیش روانشناس رو هم ندارم نه پولش رو دارم نه گواهینامه دارم نه از اطرافیانم کسی پولشو داره که بتونم برم درمان شم تورو خدا اگه تجربه ای چیزی دارید راهنمایی میتونید کنید کمکم کنید خیلی ناراحتم 🥺💔😔
منم دارمش واقعا سخته درکت میکنم
عزیزم وقتی میگی خیلی وقته باهاته خب باید بری پیس روانشناس
ولی خب اگه نمیتونی بری ی چن تا توصیه میکنم بهت
اول اینکه تا وقتی خودتو تو همچین موقعیت هایی قرار ندی هیچ وقت ترست از بین نمیره
میدونم سخته ولی کم کم بهتر میشه تا میتونی خودتو بنداز تو جمع
بعد اینکه جلوی آینه تمرین کن با خودت صحبت کن خیلی کمک کننده اس
و اخر اینکه همه اینا ی ریشه و علت داره ک باید پیداش کنی هر روز ب خودت یاد اوری کن ک چقدر ارزشمندی شکرگزاری کن و اینکه هی ب خودت بگو قرار نیس اتفاق خاص و ترسناکی بیوفته
بله علت داره علتش اینه که من از سن پیش دبستانی حتی فک کنم کمتر لکنت گرفتم بسیاربسیار شدید بود الان دیگه خوب شدم اما اون لکنته کاری کرد خیلی تو خودم برم از همه فاصله بگیرم و باعث اظطراب اجتماعیم شد اینم بگم من تا حالا تنهایی کاری انجام ندادم مثلا تا به حال نوبت دکتر نزدم برا خودم تا به حال بازار نرفتم خودم تنهایی هیچ هیچ تا به امروز خیلی عذاب میکشم همش ترس اینو دارم وقتی با کسی حرف بزنم و این جوری بشم لکنت بگیرم عجیب غریب نگام کنه و یا به روم بیاره💔😔
خیلی خب عزیزم مطمئن باش اگه بخوای درمان میشه ب خودت تلقین نکن قرار نیس اینطوری بمونه
همونو ک گفتم امتحان کن خودتو در معرض صحبت کردن قرار بده رفته رفته خوب میشه
ذهنت باید باور کنه ک میتونی این کارو انجام بدی
بعدشم اگه لکنت بگیری ی وقت چی میشه مثلا نمیمیری ک خدایی نکرده فقط باید ب خودت بگی هیچ اتفاق خاصی نیس خودتو آروم کن
منم همین جوریم حالا تو خوبی باز من حتی تو همین سایت هم از شدت اضطراب خیلی جاها نمیتونم نظرم رو بگم یا وقتی تاپیکی میزنم و یکم شلوغ شه و کنترلش از دستم در بره سردم میشه و میلرزم قبلا شدتش کمتر بود اما هر چی میگذره بدتر میشم
الان راستش یه استارت هوایی زدم مثلا تو دانشگاه کلی رفیق دارم تو فامیل دیگه مثل قبل از صحبت کردن فرار نمیکنم منم خودمو میندازم تو جمع تو صحبت کردن و اینکه من هنوز عقدم و همسرم منو می‌بره گاهی پیش اقوامش من اقوامشو اولین باره میبینم اما بسیار گرم و صمیمی حرف میزنم و برخورد میکنم و اینکه گاهی میریم بیرون تو جمع های حدودا غریب گاهی خودمو تو جمع و صحبت و شوخی و خنده میندازم خیلی نیست شروع کردم ولی خیلی دارم عذاب میکشم شاید یک سالی هست که شروع کردم به اینکار
اما بازار رفتن نوبت زدن صفر صفرم
خیلی عالیهههه
پس داری تلاشتو میکنی مطمئن باش نتیجه میگیری
ولی بازار رفتن و اینا باید راحت تر باشه بنظرم چون قرار نیس دوباره اون ادما رو ببینی و اونا نمیشناسنت
ولی خب ی برنامه بچین تنهایی برو بازار ک این مرحله رم با موفقیت پشت سر بزاری
تو جمع های حضوری اینجوری هستی؟من تمام ترسم از لکنت گرفتنمه و الا قشنگ حرفمو میزنم از اینکه لکنت بگیرم میترسم میدونم لکنتم دلیلش اظطراب اجتماعی هست نه چیز دیگه
وقتایی که با فامیل یا دوستام حرف میزنم این مشکل رو ندارم
