سلام عزیزانم...من سال ۱۴۰۰ خدابهمون بچه داد ولی ازموقع بارداری تا دنیااومدن دخترم حتی ۵ماهگیش بیشتر زیادب شوهرم توجه نمیکردم ازنظر زناشویی..شوهرم خیلی مردخوب وپاکی بودتااینکه یبارتوگوشیش دوتافیلم ازش دیدم پیش این زنای .....رفته بود🤦🏻♀️🤦🏻♀️ خیلی اذیت شدم داغون شدم رفت آزمایش وایناداد وجون دخترم قسم خورد ک دیگه نمیکنه بعداز ۱سال ونیم ک میگذره توگوشیش چیزمشکوکی ندیدم ونمیدونم رمزش دارم ..البته اینم بگم خیلی شوهرم وتنهامیذاشتم حالا ب نظرشمامقصرمن بودم ..ببخشمش و دوباره بهش محبت کنم؟؟
رابطه جنسی داشته ؟؟؟!!!😑😑😑😑
میخوای ببخشیش؟
ببخش ولی مراقبت کن ازش نذار تشنه محبت بشه اونوقت میبینی خیلی بهت وابسته شده شوهرت ازدخترت واجبتره دخترتو بذاری روزمین فقط شیرش بدی و جاشو عوض کنی بازم نمیمیره دورازجونش وبزرگ میشه اماشوهرت ازکف بره باختی وحسرتش میمونه باهات
خداروشکر شهرستانم دیگه نرو زندکیت مهمتره الان تایپیکت بخاطر افکار اونموقع است که اذیتت میکنه؟ خیلیها شرایط شمارو داشتن ولی تکرارنشده دیگه اگه ملکه ذهنت بشه افسرده میشی داغون میشی خودتومیگی شوهرت دیگه موردی نداره پس زندگیرو واسه خودت تلخ نکن دخترخوب
اگر واقعاً دیگه تکرار نکرده تا الان خوبه، ولی با یه مشاور خوب حتماً حتماً درمیان بذار
خیلی ازاون موقع یهوانگاری چندسال اومدروعمرم پیرشدم عصبی شدم..ازبچم اززندگی بدم میومد ..نه دیگه زیادنرفتم بااینکه دست تنها بچه داری سخته وغریبم تحمل کردم بهش رسیدم..تواین چندوقت چیزمشکوکی ندیدم خودشم جون بچمون قسم خوردگفت نتونستم تحمل کنم منم مردم نیازدارم پشیمون بودازکارش
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
