امروز رفته بودم خونه خالم اینا بعدش دیدم دختر خالم پیرسینگ زده منم جوگیر شدم رفتم ناف و لب و بینیم رو زدم و اون مثلث وسط گوش رو سوراخ کردم و دوتا هم خود گوشمو قشنگ سوراخ سوراخ شدم مثل اسکلا خودمو دادم دست دخترخالمینا الان خون میاد از گوشم یکمی😂😂😂😂😂
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
برای فردا هم وقت پیرسیگ نگینی برای زبون گرفتم بنظرتون بزنم شما زدین راضی هستین؟
نزن با درد داره من بینی زدم دارم میمیرم
^===خوشبختی چون سرابی دور دست ..و دل دریغ؛از نوری در این سیاهی ....این بغض سنگین -__- این خستگی مفرط ---این حس تهی ؛؛ همه و همه ؛ داستانی ست که هرگز به پایان نمیرسد ===^
بچه کورد.لبیک یامهدی سن ۱۸تا۲۵ سالگی خیلی عجیبه، بعضی ها هنوز گواهی نامه نگرفتن، بعضی ها دارن ی شرکت اداره میکنن، بعضی ها تاحالا هیچ رابطه ای نداشتن، بعضی ها بچه دارن، بعضیا دارن تو کشورای مختلف سفر میکنن، بعضی ها برای بیرون رفتن از خانوادشون اجازه میگیرن،تو این بازه سنی همه چی ممکنه.