سلام، مادرشوهرم خیلی لجباز و لج دراره.پسرم دو سالشه سیرش میکنم میریم خونشون میگه بچه گرسنس؟میگم نه سیره غذاشو دادم کیک و شیرم خورده.دو دقیقه بعد میگه بچه گرسنشه؟میگم نه سیره.بهش میگه قررربونت برم که گرسنته! بیا بهت غذا بدم.بچه میاره بالا.گوش نمیده هرچی من میگم سیره.یا میگه غذا چی میخوری؟میگم فرقی نداره بارها میپرسه میگم هرچی باشه.اخر میگه فرضا قورمه یا کوکو بزارم.اصرار که یکیشو انتخاب کن.میگم کوکو بعد میبینم قورمه گذاشته.با اینکه اونقدر اصرارکرد بگو من گفتم فرقی نداره.چرا لجبازه؟بیشتر از این بدم میاد که وقتی میگم سیره باز میاد به بچه غذا میده!
خب این سری سیرش نکن گرسنه ببر که غذا بخوره
مادرشوهرااکثراهمینن پسرمن ماشالا خیییییییلی غذامیخوره یعنی به هیچی نه نمیگه بعدمیریم خونه مادرشوهرم میگه طفلک تااین ساعت روز هیچی نخورده که انقدر گرسنشه
بعضیا در مقابل فهمیدن مقاومت میکنن، این دفعه بچه رو سیر نکن، نهایتا غذاشو همرات ببر که اگه مادرشوهر غذا داد به بچه، بالا نیاره، اگرم نداد، غذا داشته باشی خودت.
خوش به حالتون . ما هر موقع نیرفتیم خونه مادر شوهر باید خودمون غذا و میوه مون رو ببریم برای اونم ببردیم . وگرنه گرسنه میومدیم خونه مون
😆🤣😂عجب
میگه کوکو قرمه میزاره از این به بعد توام برعکس اون چیزی که دلت میخواد بگو . سر غذام بگو دستتون درد نکنه چقد اینو عوس کرذه بودم
خوب کاری نداره سیر نکن بچتو منم میرم مادرشوهرم اسرار بخور بخور بعضی وقتا یواشکی میزاره تو دستم یا غذا میریزه بشقابم قوریشو میاره یهو چایمو پر میکنه😅😅😅
وااااایییییی که مادر شوهر منم همینه
بچم به شدت گرمایی جوری گرماییه که اگه بیشتر از یه لا لباس تنش باشه عرق میکنه جیغ میکشه هررررررچییییی به مادرشوهرم میگم انگار نمیفهمه بچم ۶ ماهشه هزار بار تا حالا گفتم ولی نمیفهمه
یا مثلا قبل از اینکه غذای کمکی رو شروع کنم میگفت بهش غذا بده دیگه دیر شده میگفتم نه ۶ ماهگی بعدش ۵ ماه و نیمه غذا دادم بهش بعدش یه روز خواهر شوهرم پرسید غذا رو زود شروع کردی بچه با شیر سیر نمیشد گفتم نه برا همین غذا میدم بعد مادر شوهرم میگه باید ۶ ماهگی غذا میدادی
خب مادربزرگا دوست دارن واسه نوه هاشون خوراکی اسباب بازی بگیرن بهشون غذا بدن نوه هام وقتی بزرگتر میشن دست‌پخت مادربزرگشونو دوست دارن براشون خاطره انگیزه
بهش غذا نده قبل مهمونی
رونالدو یا مادرشوهر
این دفعه گفت کوکو بزارم یا قورمه بگو هردو😐دوتا غذا
همه مادربزرگا همینن...
دختر خواهرم خرس گنده میاد خونه مامانم ...
هیچی نمیخوره کلاس میذاره بهش میگم یه چیزی شده بخور چون مامانم دلش میشکنه....
مامان بزرگا عاشق غذا دادن هستن،😂😂😂
ماها هم میریم خونشون فرقی نمیکنه حتی خونه مادرشوهرم همیشه سعی میکنیم سیرکامل نریم تا چیزی اوردن بخوریم
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
