2777
2789
عنوان

بعد از چند سال یهو به خودم اومدم ...

177 بازدید | 14 پست

دیدم چقد عوض شدم 

مادر بی ثباتی شدم که با دارونخوردن دخترش بهم می‌ریزه و عصبی میشه و نمیتونه بیشتر از یک ربع تحمل کنه


همسر بی درکی شدم که تو اوج مشکلات خانواده شوهرم قضاوتشون میکنه


یه زن شلخته که افسردگیم شده بهونه و ...

و اون همه تراپی رفتن نتیجش هیچی به هیچی


 امشب یهو به خودم اومدم وسط داد و بیدادام 

وسط یاوه گویی و ...

دیدم چقد غیر قابل تحملم و همه چیو عوض کردم 

و منی که نمیتونستم بیشتر از نیم ساعت بشینم روبروی دخترم، نشستم و یکساعت و نیم باهاش بازی کردم 

بغلش کردم بیشتر از قبل

و به تمام روشهای مزخرف فرزندپروری ...فرستادم و تو بغلم خوابوندمش ♥️

 

و اینجا و این لحظه ثبت شد برای تمام عمرم 

من تغییر کردم برای همیشه🤗

برای خودم 

دخترم 

همسرم 

خانوادم 

💝


بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

چجوری به این پی بردی که احتیاج به تغییر داری؟ چجوری تونستی تغییر کنی؟

آرامش نداشتم از خودم راضی نبودم 

یه لحظه وسط عصبانیت، قلبم لرزید 

خودمو بیرون از تنم دیدم و از خودم متنفر شدم ...

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778

جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته

لیزر چشم

onlymahdi | 1 دقیقه پیش
2791
2779
2792