دیدم چقد عوض شدم
مادر بی ثباتی شدم که با دارونخوردن دخترش بهم میریزه و عصبی میشه و نمیتونه بیشتر از یک ربع تحمل کنه
همسر بی درکی شدم که تو اوج مشکلات خانواده شوهرم قضاوتشون میکنه
یه زن شلخته که افسردگیم شده بهونه و ...
و اون همه تراپی رفتن نتیجش هیچی به هیچی
امشب یهو به خودم اومدم وسط داد و بیدادام
وسط یاوه گویی و ...
دیدم چقد غیر قابل تحملم و همه چیو عوض کردم
و منی که نمیتونستم بیشتر از نیم ساعت بشینم روبروی دخترم، نشستم و یکساعت و نیم باهاش بازی کردم
بغلش کردم بیشتر از قبل
و به تمام روشهای مزخرف فرزندپروری ...فرستادم و تو بغلم خوابوندمش ♥️
و اینجا و این لحظه ثبت شد برای تمام عمرم
من تغییر کردم برای همیشه🤗
برای خودم
دخترم
همسرم
خانوادم
💝