خاهرم تازه عروسه تو یه حیاطن
میگه تا از خونه میام بیرون میبینم یچیزی تو یخچالم نیست میگه اومدم خونه مامان دیدم سه کیلو شیرینی نیست شده گردن گرفتن خودشون اوردن
یا میگه میریم خرید میایم میرم خونه مامانم میبینم یخچالم خالی شده
میگه مانتومو پیدا نمیکنم چند وقته دقیقا عین همون مانتو رو تو تن خاهر شوهرم دیدم 😐💔
میگه اول با خودم گفتم دیوونه نیست که جلو من بپوشه ولی دیدم کمربندش خونمه تن اون که بود کمز بند ام نداشت 😐💔
واقعا چه راهکاری میشه داد به این بنده خدا