اینقدخانواده ام براخواهرم حرص میخورن که نگوازبس ساده اس 15سال شاغل یه باریه مانتونو نپوشیده همیشه یامن میدمش یاخواهردیگم اگرم ندیم همونای خودشومیپوشه یه چادر رو ده ساله سرش میکنه نهایت که خیلی درحق خودش لطف کنه هرچندسالی یه کفش بخره کیف ولباس توخونه ای هم من میدمش ندی هم نمیخره هااونجورنیس ماندیم نخره اصلاخودش معاون فک کنم 15حقوقش باشه برابچه هاشم همینطوره اونام همیشه بالباسای کهنه ورنگ ورفته میره از تاناکورا میخره یه بارمنوبردگفت تنهام بیابریم رفتیم پایین شهرمون یه اتاق همه مانتوها20تا30هزاربودیاتوکیسه یعنی حالم بدشداکثرامال 6یا7سال قبل بودن بایه ذوقی میخریدهمیشه مناسبتاعروسیامهمونی حتی میخوادبره دیگه یه راست میادخونه من لباس مناسب ندارم نه میتونم ندم نه چیزی هم میگم گوش نمیده بهم میگه تومیخری دیگه ازینکه بهش میدم زورم نمیادازینکه براخودش اصلاخرج نمیکنه به زور بردمش ابروهاشو درست کردیم ارایشگاه
ایشون خسیس و پول جمع کنه و شما هم نمیتونی عوضش کنی چون به این سبک عادت کرده دنیارم مالک بشه مدلش عوض نمیشه
برای همه آرزوی آرامش دارم ....در قضاوت کردن احتیاط کنیدزمین به طرز عجیبی گرده تجربش میکنی خودت نه عزیزت دیدم که میگم .............من وفادارترین آدما رو دیدم که خیانت کردن.باهوشترین آدما رو دیدم که فریب خوردن.صادقترین آدما رو دیدم که دروغ گفتن. مهربونترین آدما رو دیدم که دل شکستن. قویترین آدما رو دیدم که کم آوردن.بالغترین آدما رو دیدم که بچگانه رفتار کردن.و از همهی اینها متوجه شدم هیچ بد و خوب مطلقی وجود نداره، همه ممکنه اشتباه کنن و هیچ چیز از هیچ کس بعید