تولد دختر جاریم بهم میگه کیک بپز نه وسایلمو دارم نه وقتشو نه اینکه زیاد حرفه ای هم نیستم اونجا اون همه آدم خراب میشم چیکار کنم به شوهرم گفته اینم گفته باشه
من یبار برای تولد پسر جاریم کیک پختم اخرش یه تشکر هم نکرد
تولدش فردا بعد فردا شوهرم سرکار من عادت ندارم تنهایی برم بیرون شوهرم ساعت ۱ میاد یا ۱۲ بعد تولد ساعت ۲ من چطور برسونم تورو خدا
نپز بگو وبروس گرفتم گفتم از کیک بقیه نگیره
بگوبلدنیستم وخیال خودت راراحت کن
بهش بگو کار برام پیش اومده وقت نمیکنم اگه میشه از بیرون سفارش بدین
بگو میترسم خوب نشه عزیزم اگه حرفه ای بودم حتما درست میکردم
اگرم نمیخوای کلا بری بگو کار برام پیش اومده باید برم جایی با شوهرتم هماهنگ کن
سلام عزیزم خوبی
قربونت ممنون
میگم ب علی گفته بودی زن عمو کیک بپزه .. نمیتونم عزیزم .
این مکالمه ایه ک با ی تماس انجاممیدی
بگو باید زود تر میگفتی وسایلش رو تهیه کنم
بگو بلد نیستم
یا یه کیک ساده درست کن و خودتو اذیت نکن یا بهش بگو که نمیتونی درست کنی یا از بیرون بخر ببر
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
