زنگ زدم بهش غر زدم الان پشیمونم چون خودمو از چشمش انداختم چیکار کنم خیلی حالم بده میشه واسه آروم شدنم یه راه حل بگین🤦♀️
سر چی دلت از مادر شوهرت پر بود
باید زنگ نمیزدی
رو در رو منطقی حرف میزدی
کاریه که شده نباید حساس میشدی
الانم اروم باش
غصه نخور خب شوهرته درد دل کردی دیگه حساس نباش
هیچ وقت دیگه این کارو نکن ....کاریش نمیشه کرد غذا درست کن از دلش در بیار
اگه بی‌احترامی نکردی عیبی نداره ولی من میترسم داغ شده باشه رفته باشه با مادرش حرف بزنه و بحثشون شه
وقتی خونه اومد دیگه ادامه نده و هیچ وقت بدگویی نکن
صبور باش
اون مادرشه می خوای چکار کنه چکار می تونه بکنه
قبل هر کاری همه جوانبو بسنج بعد عمل کن
هیچوقت پیش شوهرت از مادرش بد نگو.اگر با مادرش مشکلی داری به خودش بگو
بچه ها اصن مشکلم با مادرش رو نگفتم گفتم خسته شدم مثل حمال ها زحمت پارکینگ و انباری هم با منه
منم با مادر شوهرم زندگی میکنم
یه سالی میشه عروسی کردیم
اوایل عروسی یه کار کردم ک خلاف میلشون بود بهشون گفتم واسه هفت پشت من بس بود
دیگه الان هر کاری میکنم به هیچکی نمیگم جز شوهرم خریدی میکنیم هرررررر چی فقط منو و شوهرم میدونیم شوهرمم از مادرش با خبره به خاطر همین میگه هر کاری می‌کنی کسی ندونه
چون یه بار به کاری کردم بهش گفتم رفت کف دست شوهرم داد شوهرم بهش محل نداد حتی بهمم نگفت شوهرم به روم نیورد چون اونو میشناسه
بی خیال از این حرف و حدیث ها زیاد توی زندگی مشترک پیش میاد حالا هم دیگه گفتی تموم شده ولی از دفعه دیگه سعی کن خودت رو کنترل کنی قبل از حرف زدن حتما چند بار حرفات رو با خودت مرور کن یه جورایی انگار با خودت حرف بزنی اینجوری خشمت هم کم میشه
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
32 ثانیه پیش
32 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
