دوست داشتن ک اصلا مهم نیست، ادم باید رو دلش پا بزاره
خونه پدری اگه راهش نمیدن که هیچی ندارم بگم ولی همین ک راهش بدن کافیه
کلا حرف طلاق رو جدی بزنه اونقدر اون شوهر بی مسولیتش میدونه این محتاجه اینجوری جولان میده دیگه ، اگه خودشو قوی نشون میداد ک جرات نمیکرد خوردش کنه
تا کی این بنده خدا حقارت رو قبول کنه ، دادگاه که اینقدر نامرده هم نفقه رو حق زن میدونه ، بره حکم ترک انفاق بزنه ، شوهر موظفه منزل تهیه کنه نفقه بده
حضانت بچه هم تا ی سنی با مادره ۹ یا ۱۳
این مثل پسر مجرد کیف میکنه
من عاشق بودم از عشق شوهرمم میمردم ولی ی موضوعی پیش اومد تصمیم گرفتیم جداشیم میدونستم دوستش دارم ولی اول خودم مهمم