تاپیکم تکراریه استرس شدید دارم حالمم خوب نیس میخام نظراتو بخونم
۲۳سالمه انقدر از خانوادم کشیدم هرچی بگم کم گفتم یه داداش معتاد شیشه ایی یه پدری ک ن خرجی بهمون میده ن محبت . چند بارم بمن دست درازی کرده یه داداش مریض دیگ ک مشکل ذهنی داره یه مادر خیانت کار توی این خونه همه روح و روان من از دست رف دچار افسردگی حاد شدم و ۴بار بخش روان بستری شدم و بهم شوک زدن دوبار خودکشی نافرجام داشتم ن گذاشتن درس بخونم ن پول دادن کاری یاد بگیرم از ۱۸سالگی. دارم فروشندگی کار میکنم چقدر سختی کشیدم یکسال با یه پسری هستم ک همه جور پام وابساده و خودشو بم ثابت کرده فقط ۸سال پیش اعتیاد داشته ک هزارتا ازمایش داد کلی تحقیق کردیم فهمیدیم چندین سال پاکع کلی خرجم کرده کلی منت بابامو کشید ک دخترتو میخام کلی واسطه فرستاد دوبار خاستگاری ولی بابام ب بهانه اینک مادرم جوونه من داماد نمیگیرم نمیزاره من ازدواج کنم امروز از خونه فرار کردم گفتم من خودکشی کردم تیمارستان رفتم این راهم میرم برامن بالاتر از سیاهی رنگی نیس ...اومدم خونه خواهر دوس پسرم کلی بهم رسیدن میگن نگهت میداریم تا رضایت بده بابات