2777
2789

سلام خانوما پسرم ۳ سال و ۷ ماهشه از دستش جرعت نمیکنم ی مهمونی برم یا مهمون دعوت کنم.همش موقع خدافظی گریه میکنه اگ کسی خونمون باشه باید قایمکی بره.اگرم بریم جایی باید با گریه و شیون برگردیم خونه

تو قصه واسش توضیح دادم ک هرکسی شب باید بره خونه خ دش.تو بازی و حال خوبمون توضیح دادم ولی فایده نداشته.از مهمونی میایم میگم بریم خوراکی بگیریم یا دور بزنیم ک راضی بشه بیاد و واقعا هم ب قولمون عمل میکنیم اما گریه میکنه ک اوناهم بیان خونمون.خستم کرده دیگ.شوهرم رفته بود ماموریت گفتم شب بچه رو زود میخوابونم میشینم با ارامش فیلم میبینم یکم خودمو ریلکس کنم .خونه مادرشوهرم بودیم اینقد گریه کرد مادرشوهرمم باهاش اومد خونمون.اینقد از دستش عصبیم دلم میخواد بکشمش.کلافم کرده دیگ.تو مهمونیم ک کافیه چشمش ب پدرشوهرم بیفته فقط بهونه های الکی میگیره فقط خواسته های عجق وجق و گریه پشت‌گریه

بچه ها بعد مدت ها جاریمو دیدم، انقدررررر لاغر شده بود که اولش نشناختمش!
پرسیدم چیکار کرده که هم هرچیزی دوست داره میخوره هم این قدر لاغر شده اونم گفت از اپلیکیشن زیره رژیم فستینگ گرفته منم زیره رو نصب کردم دیدم تخفیف دارن فورا رژیممو شروع کردم اگه تو هم می‌خوای شروع کن.

وقتی گریه کرد نباید کسی بیاد خونتون یا خونتون بمونه و نباید بهش خوراکی بدین که ساکت شه اینجوری بد عادت میشه و هرچی بزرگتر بشه بدتر میشه و عادت میکنه هرچیزی که میخواد با گریه و شیون بدست میاره 

فعلا ک ما تا شش سال داریم میبینیم همینه!

جایی بریم یا کسی بیاد اونقدددددد گریه میکنن ک دلم اونجا ک هیج ینی حتی الانم ک‌یادم افتاد میخواد خودمو بکشم

چنان جیغ و گریه میکنن ک تمام مهمونی سکوت‌میشه فق صدا اینا میاد. بعد میایم از هق هق دیگه خوابشو میبره

اصلا به خواسته اش اهمیت ندید

بذارید چند بار گریه کنه، بعد از مهمونی قول خرید و گردش و... بهش ندید، کلا به این رفتارش بی توجه باشید


سعی کنید توی خونه بهش مسئولیت  در حد توانش بدید و تشویقش کنید ، تا کم کم حس وابستگی اش از بین بره و مستقل بار بیاد

 #یه_نصیحت‌_دوستانه‌🤔 می‌دونی رفیق؛حقیقتش‌ اینه که هممون‌ یه روزی پیر میشیم‌...نه چهره‌ای که الان داریم برامون می‌مونه نه این بر و بازو‌ و هیکلی‌ که احیاناً به هم زدیم!☝️اون روزی که این سرمایه‌ها از دست بره، دیگه فقط خاطره‌هایی که باهاشون‌ ساختیم مهمه‌...👈 اینکه‌ هیکل و قیافه و از همه مهم‌تر دلمون رو برای چی گذاشتیم وسط ؟؟❌برای رابطه‌های نادرست؟❌برای آدمای نادرست؟❌برای کارای‌ نادرست؟چند ثانیه خودِ پیر‌ و از رنگ و رو افتاده‌‌مون رو تصور‌ کنیم؛ چی از دست دادیم تو این‌ سال‌ها...؟؟ درست زندگی کنیم،همونطور که خدا ازمون خواسته...

پسر من نزدیک دو سالشه کم کم داره همین رفتارا رو بروز میده. تا چند وقت پیش میبردمش تو اتاق سرگرمش میکردم تا مهمونا برن ولی جدیدا فهمیدم که کاملا یادش می مونه دیگه تصمیم گرفتم مهمون خواست بره بیارمش جلوی در بهش بگم بای بای کنه. یکی دو بار گریه کرد محل ندادم دیگه عادت کرده زیاد بیقراری نمیکنه

دختر منم دقیقا همین سنه و دقیقااا همین کارارو میکنه میزاره مهمونا برن خیلی راحتم میاد خونه بعد مهمونی ولی بعد اینکه مهمونا برن بهانه ها شروع میشه بازم بیان دوباره بیان چرا رفتن یا فردا شب مهمونی بازم بریم خونشون حالا تو صدم توضیح بده اقتضای سنشونه لجبازی 

برادرزاده منم اینطوریه تو همین سن.بنظرم عادیه.ولی خب همینکه مادرشوهرت بخاطر گریه هاش اومد کارو خراب میکنه.بچه عادت میکنه کارشو با گریه راه بندازه.زنداداش من ک هیچ جوره زیربار گریه هاش نمیره.

قبل مهمونی همه چیو واسش توضیح میدم امشب ب این شرط بردمش خونه مادرشوهرم ک اخرشب عین ادم خدافظی کنه و بیاد خونه حتی خودش برگشت گفت نباید اونجا گریه کنم مامانجون بیاد خونمون.هرکسی باید شب خونه خودش بخوابه.یا مثلا بدون اینک من بگم خودش گفت نباید ب باباجون بگم منو ببر بیزون.هوا تاریک و سرد شده اگ باباجون گفت بریم‌بیزون من میگم ن باباجون الان وقت بیرون رفتن نیست

وقتی خودمونیم خیلی فهمیده و با درکه ی چیزایی میگه من تعجب میکنم از سنش ک این‌چیزارو درک میکنه.ولی تو مهمونی تبدیل میشه ب یه کره خر زبون نفهم 

خصوصا تو جمعی ک‌پدرشوهرم هست واقعا غیر قابل تحمل ترین بچه اس.امشب شوهرم‌قبل اینک بره ماموریت بخاطر همین بهونه گیری و تخس بازیاش ی چک زد زیر گوشش .بعد اینک کتک خورد ادم شد دوباره.ولی قبلش فقط جیغ میزنه میخوایی توضیح بدی بدترمیکنه حواسش پرت نمیشه.اصلا ی زبون نفهم ب تمام معناس وقتی پدرشوهرم هست

میریم ی جایی ب کسی سلام نمیکنه هرکی میاد طرفش فقط پاچه اشو میگیره یکی زنگ میزنه میگه گوشیو بده باهاش حرف بزنم جیغ میزنه ک دوست ندارم حرف بزنم.بیزون یکی میبینتش میاد طرفش جیغ میکشه و میگه برو اونور دوست ندارم باهات حرف بزنم.اینقد تخسه هیچکس خوشش نمیاد دیگ بیاد طرفش.خسته شدم از دستش.وقتی توی مهمونی هستیم ک‌پدرشوهرمم هست کارایی میکنه میگم فقط برگردم خونه اینقد بزنمش ک زیردستم بمیره

ب خاستش توجه نکنید بزارید چن باری ک گریه کرد دید محل نمی‌دید خودش آروم میشه 

منو باباش اهمیت نمیدیم ولی پدرشوهرم پیرمون کرده ی بچه بی تربیت و تخش ساخته ازش.بخدا این یچه فرشته بود ی کاری کرده ی وقتایی میگم اینقد بچه رو بزنم خون بالابیاره.بیشترم از حرص رفتارا و کارای پدرشوهرمه کلا بچه رو ضد ما کرده

وقتی گریه کرد نباید کسی بیاد خونتون یا خونتون بمونه و نباید بهش خوراکی بدین که ساکت شه اینجوری بد عا ...

متاسفانه ی سری اطرافیان رو نمیتونیم شیرفهم بکنیم.هرچی ما میگیم اونا کار خودشونو میکنن

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز
توسط   آرزو_1388  |  2 ساعت پیش
توسط   honye_ella  |  15 ساعت پیش
توسط   vittozahra  |  15 ساعت پیش