.
خرابکاری؟ یک عدد مظهر خرابکاری هستم😇✋😁
خیلی مظلوم و اروم بودم فقط یبار دختر داییم و از پله ها پرت کردم پایین سرش شکست جاش هم مونده
با توپ شوت کردم توی تابلو خونه خواهرم افتاد شکست تازه دو دقیقه قبلش توپ رو ازم گرفته بود و قایم کرده بود. دوباره اورده بودمش
مهمون داشتیم خواهرم برنج خیسانده بود منم رفتم آنقدر دست توش چرخوندم وزیرو روش کردم تماما خورد شدن.یادم نمیاد برنجاچیشدن.
من موهام فره یه روز ظهر بود همه خواب بودن قیچی رو برداشتم موهامو آب زدم و جلوی موهامو کوتاه کردم مثلا چتری بزنم وقتی خشک شدن تازه فهمیدم چیشده😂
با بچه های فامیل داشتیم قایم موشک بازی میکردیم
دختر خالم که کوچیک بود نمیدونست کجا قایم بشه، گرفتمش بغلم انداختمش تو کمد
سرش خورد به تیزی کمد شکست خون اومد گریه کرد
منم بچه بودم یه خروس داشتم این قدررررر دوسش داشتم هر روز بغلش میکردم جاییش زخمی میشد گریه میکردم میگفتم من نمیرم مدرسه همیشه یه عالمههههه سبزی بش میدادم واسش میرقصیدم اهنگ میخوندم قربون صدقش میرفتم پنجم بودم اون موقع دیگه بزرگ شد همسایه ها نزاشتن بمونه گفتن اینحا ک روستا نیس الانم هر موقع میگن حیوون مورد علاقت چیه میگم خروس میگن تو تو روستا بزرگ شدی😂😂😂😂
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
16 ثانیه پیش
18 ثانیه پیش
32 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
