کمک به مادری که درمانده شده است.

اشکال نداره کم بخوره اصلا نخوره بازی کنه شما از شش ماهگی تا یک سالگی باید غذا خوردن رو یادش می‌دادی حالام نگران نباش کثیف بشه تمیز می‌کنی یبار دوبار تمیز کنی بهتر تا دنبالش باشی  اصلا دنبال بچه با ظرف غذا را نیوفت خودش گرسنه باشه میخوره بزار جلوش بیا کنار ،مستقیم نگاه نکن ولی حواست باشه زمان بهش بده بگو تا مثلا ۲۰دقیقه دیگه خوردی که هیچ نخوری جمع میکنم تا وعده بعدی خودت می‌دونی  چندبار مقتدر پیش برو درست میشه 

تو خونت دوربین بزار و رفتار پرستارش رو چک کن. اول مطمئن شو در نبودت هم خوبه

خواهش 

من دوتا بچه ام مثل بچه شما بودن 

خصوصا بچه اولم یعنی هرکی میدید من چقدر سرو کله میزنم تمیز کاری میکنم باهاش حرف میزنم و... می‌گفت ولش کن چی حوصله ای داری بده ساکت بشه و.‌. هیچ کس حق دخالت نداشت نمیزاشتم دخالت کنن حتی زمان تنبیه که اسباب بازی نمیدادمش مادرمم  نمیزاشتم برداره بده اینم گریه میکرد صداشم بلند منم نگاش میکردم حالا دلمم می‌سوخت ولی میگفتم تربیتش مهم تره  گاهی از گریه می‌خوابید سه چهار بار دید نمیشه دیگه گریه نکرد بعد که بزرگترشد همه میگفتن دمت گرم چقدر خوب پیش رفتی 

باید خیلی صبور باشی و در کنار محبتی که به بچت داری و نشونش میدی بهشم یاد بدی چجوری باشه نگران نباش همونایی که میخوره رو درست کن بزار جلوش قشنگ یاد بگیره بخوره بعد کم کم که جایگاه شمارو درک کرد بقیه چیزا رو هم میخوره 

نزار به هیچ وجه دست بلند کنه نگو بچه ی نفهمید حالا اشکال نداره سنی نداره و...

دخترم همین سنا بود خیلی پیله میکرد چیزی بخرم براش هر چی دیده منم پیله که میکرد اگه کل خیابون بهمون نگام میکردم نمیخریدم یبار بغلش کردم از خیابون رد بشیم چون خودشو میکشید زمین راه نمیرفت تو بغلم بود شروع کرد به سیلی زدن به صورتم با گریه منم رسیدم اینور خیابون یک جای پناه که نره تو خیابون وایستادم گذاشتمش زمین یکی زدم تو گوشش آروم ها فقط حالت زدن داشت ولی با عصبانیت گفتم دیگه تکرارش نکنی ها درجا ساکت شد بعدم پشتمو کردم بهش ،،چند نفر گفتن چرا زدیش و... گفتم بی ادبی کرد حقش بود ببینه خوبه (فقط حالت دعوا و زدن داشت) دیگه رفت که منو بزنه یا خودشو تو خیابون بکشه الان ۱۲سالشه یک همین سیلی بود یکی هم به برقا دست میزد یکی زدم رو دستش همین دوتا بوده 

قربونت خوشگلم ☺️🌹