من شرایط بیماریم واقعا سخته نمیدونم چطوری این قضایا رو هضم کنم دو تا دختره دوازده ساله هم دارم ، هم باید با خیانت شوهرم بسازم هم خودمو قوی کنم که بیماری بهم غلبه نکنه هم مادری کنم و هم به خودم برسم و زنانگی کنم
همش میگم کاش سرطان زودتر جان منو بگیره آخه چند سال زجر
نمیتونم هم طلاق بگیرم دخترام خیلی به باباشون وابسته ان. خودم هم نه پشتوانه مالی دارم و نه شرایط درستی
واقعا نمیدونم باید چکار کنم
اگه راه حلی بلدین بهم بگید م
خدا سزاشو بده
از بس حرص خوردی
سرطان گرفتی
شوهرتت سر مر گنده تر شد
ان شالله به زودي خوب بشي عزيزم. غصه و حرص نخور برات خوب نيست
امکانات رفاهی شما رو تو زندگی فراهم میکنه؟؟؟
عزیزم چندساله بیمار شدی؟ بعد خیانت اینطوری شدی؟
اره تا جایی که بتونه
یه مدت بیکار بود من کار می‌کردم تا زندگیمون بچرخه
چون اون نمی‌رفت سرکار
یه مدت هم من دیگه مریض شدم نتونستم
خونه و ماشین نداریم فقط در حد خورد و خوراک و هزینه ی مدرسه بچه ها و هزینه درمان من .ولی خب هزینه ی درمان من بالاست بیشتر اقوام و آشناها میدن
ولی من واقعا خیلی سختی کشیدم خیلی باهاش تو زندگی ساختم خیلی نمیدونم واقعا چرا دلیلیش چیه
اوائل عقد دیدم تو بارداری دیدم بچه ها دنیا اومدن باز دیدم
همه جوره یا کتک میزد یا بیرون منو مینداخت همیشه هم من میومدم پا پیش میزاشتم خانواده ام میگفتن زشته و خودش درست میشه
مجرد هم که بوده کلی دوست دختر داشته
الان چهار ساله سرطان کبد متاستاز به قلب هستم متاسفانه بدخیمه
ولی خب خیلی سعی میکنم خوب بشم یا تا وقتی زنده ام کیفیت زندگیم خوب باشه
وقتی چت هاش رو تو تلفنش میبینم عصبی میشم بدنم گُر میگیره قلبم تیر میکشه من سابقه سکته قلبی دارم
هر چقدر بهش میگم بزار تا با خیال راحت با آرامش به دخترام برسم براشون مادری کنم هی میگه باشع
ولی باز بعد ده پانزده روز دیگه همونه
نمیدونم چطوری خودمو قوی کنم
چطوری به خودم گول بدم
چطور باید انگیزه بگیرم
پدر خوب باید فکر سلامت خانواده اش دختراش باشه
اون خیلی ما رو تو مضیقه گذاشت خیلی بی پولی و سختی کشیدیم خیلی زیاد
باید کاری کنه که مادر خونه دلش به زندگی قرص باشه
۲۱ سال اعتیاد داشته الان سه ماهه ترک کرده
شاید باورتون نشه مت وسیله خونه فروختیم تا کرایه خونه تهیه کنیم
دلم آتیش میگیره وقتی به خانم غریبه میگه عزیزم و فدات شم
دلم میسوزه وقتی دختر من پول برای اردو نداشته باشه ولی اون برای خانم صدتومن شارژ ایرانسل بریزه
من دارم دخترام رو به صبوری تشویق میکنم
زندگی رو اداره میکنم اون چیکار میکنه فکر می‌کنید ماهی ۱۳ تومن میگیره هیچیش برای ما نمیمونه
بچه های من از کلاس تقویتی و زبان و ورزش گذشتن
فقط پول سرویس مدرسه رو دارن میدن
ولی آقا برای خودش دنبال عیش و نوش
واقعا موندم نمیدونم چی بگم
طلاق بگیرم بسوزم و بسازم
چیکار کنم
آخه فرمودید بچه ها خیلی بهش وابسته اند گفتم حتما برا بجه ها پدر خوبیه....از اعتیادش نگفتید ...بهتون حق میدم عزیزم واقعا سخته ...ولی چاره چیه ...والا نمیدونم همچین مردایی چه دل گنده هم هستن با هزار گیر و گرفت که تو زندکیشوندارن باز خیانت هم میکنن که میشه غوز بالاغوز
واقعا نمیدونم چاره چیه
اعتیاد قبل از ازدواجمون داشت اوایل قائم می‌کرد چند بار مچ ش رو گرفتم
گفت نمیکنم ولی باز رفت سمتش
فکر میکنم هیچ کاری برای زندگی من و دخترام نکرده
فقط تا تونسته گفته قناعت کنید حقوق کمه و نمیدونم صبر کنید درست میشه
چقدر صبر آخه
خیلی دلم میخواد به خودم کمک کنم ولی نمیدونم چطوری
انشاالله خدا به دل هممون نگاه کنه معجزه کنه حال خوب بده
سلامتی و آرامش بده
