2777
2789
عنوان

واقعا حالم از عروسمون بهم میخوره

661 بازدید | 29 پست

بچه اشو توی خونه نگه نمیداره تا راه میره دعواش میکنه اونو میفرسته خونه ما 

از صبح تا شب خونه ماهه برای خواب میره خونشون 

من  کنکوری  ام زندگی خود امو دارم باید درس امو بخونم 

 میام کتابخونه تا درسمو بخونم تا بردار زاده ام مزاحمم نشه 

مادرم دستشو کمرشو عمل کرده و پدرم باهامون زندگی نمیکنه معمولا وقتی من خونه بودم به من میگفت باهام بیا بریم خرید خونه رو کنیم 

اما شرایط خونه رو انقدر برادر زاده ام جوری کرده که نمیشه درس خوند اومدم توی کتابخونه 

الان به مادرم زنگ زدم ببینم چیکار میکنه دیدم بهم میگه فامیلامون زنگ زدن گفتن ده دقیقه دیگه اونجاییم و توی خونه میوه و هیچی نیست 

اومدم خرید 

مامانم با اون دستش نمیتونه میوه رو تا خونه بیاره 

به برادرم  میگم به زنت بگو کمکش کنه  با ماشین بره دنبالش منو میپیچونه 

من به خاطر بچه اینا فرار کردم اومدم اینجا

اونوقت اینا به پشمونم نیست 

واقعا دلم کبابه 

از یه طرف عذاب وجدان دارم که مامانمو تنها میزارم ولی از یه طرف همه چیز به درس ام برای امسال بستگی داره 

نمیدونم چیکار کنم 

یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.

اگر خودتون یا اطرافیانتون در گیر دردهای بدنی یا ناهنجاری هستید تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

آدمای بیفکرو بیشعور همیشه به دیگران آسیب میرسونن ..کاش هیچکی گرفتارشون نشه ..کاش مادرتون برخوردکنن باعروستون 

خوشبحال مردها دلشان که بگیرد سیگار می‌کشند..هرزمانی هم که باشد بدون ترس ودلهره،به دل خیابان میزنند،حتی اگرشد وسایل دم دستشان رامیشکنند،اما ما زن ها چه؟؟؟نه خیابان برای دلتنگی هایمان امن است،نه سیگار با طبع لطیفمان سازگار...نه دل شکستن ظرف ها راداریم...مازن ها که دلمان میگیرد...زورمان به موهایمان میرسد...به ناخن هایمان میرسد...به بغضمان میرسد...ما زن ها درمواقع دلتنگی خیلی قوی که باشیم نهایت درگوشه ای مچاله می‌شویم وبی صدا می‌میریم..

دلت برا مادرت نسوزه چون مادرت باید داداشتو مجبور کنه بره کمکش

الان درست مهم تره بخون نمونی پشت 

رشتت چیه

یاد بگیر هیچ وقت نا امید نشی..🕊🌱 چون امید تنها قدرتیه که میتونه تو رو به مقصدت برسونه(:️ درحال تحصیل در رشته  تجربی ☝به امید پیشرفت درسیم🌼❤️خوشحال میشم تو تاپیک های درسی منم تگ کنید☺️❤️
خوب چرا بهش نمیگی اون خودش نمیفهمه شما بگید 

مامانم هیچی نمیزاره بگیم به دادشم که بچشو انقدر نفرسته خونمون

میگه بهش بر میخوره قطع رابطه میکنه و دل چرکین میشه

واقعا نمیدونم چرا دل برادرمن به حال مادر خودش نمیسوزه

عزیزم درکت میکنم

منم دقیقا شرایط تو رو داشتم. زنداداشم نصف روز سر کار بود بچه هاش رو مامانم نگه میداشت. نصف دیگه روز هم می خواست استراحت کنه باز بچه اش رو می فرستاد خونه ما. منم اون موقع نمی تونستم درست درس بخونم ولی خدا بهم کمک کرد و قبول شدم. 

فعلا هر جور شده این روال کتابخونه رفتن رو حفظ کن. غیر از این باشه ضربه می خوری. به مادرت تویح بده و عذاب وجدان نداشته باش.

وقتی کسی خودش انقدر نادونه که متوجه شرایطِ شما نمیشه، شما هم باید شمشیر رو از رو ببندید و در رو به روی برادرزادتون باز نکنید. میدونم سنگدلانس، اما هرکسی در وهله ی اول باید به ارامشِ اعصاب و روانِ خودش فکر کنه

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز