گآهی وقتا اینقدر بعض خوردم تو تنهایی هام فقط یه شونه میخاستم گاهی اوقات فقط یه بغل آرومم میکرد اونایی که مجردن امیدی دارن به آینده
یه شوهری دارم ناراحتیمو میبینه به کیرش نیست اینقدر بهش خوبی کردم بهش حتی یه بار جبران نکرده حیف جایی رو ندارم برم یا نه میزاشتم میرفتم تا بفهمه رفتن رو بلدم