ازدواجمون سنتی بود و تو سن کم اتفاق افتاد ... اول اینکه خیلی وابسته خانوادشه هرروزم اونجا باشه باز دوست داره اونجا باشه وسیله هامون میده اونا و ... و فقط این نیست کلا هیچ محبتی تو کارش نیست انگار اونم دوستم نداره... به الکی هم شدم همش دارم وانمود میکنم که دوسش دارم اما نمیشه هرکار خودش بخواد انجام میده مشورت نمیکنه چیزی بگم قیامت میشه خانما لطفا نگین چقدر از اینور اونور نوشتی اعصابم خورده ....... بهم بگین برای اینکه یه رابطه ترمیم پیدا کنه چیکار کنیم