از زمانیکه با پسره دوست شدم وحشت دارم
وحشت از وابستگی از اینکه قلبم بشکنه از تک تک کارایی که میکنیم
بشدددت وحشت دارم از خیانت کردن
ادم درونگرایی بودم و حالمم با تنهاییم خوب بود خیلی یهو اومد تو زندگیم
تمام وجودم اضطرابه و اصلا نمیتونم لذت ببرم از حس بینمون
هی میخوام بهم بزنم و اینقد تکرارش میکنم که بهش واقعا بی حس میشم
قصدمون جدیه و مامانمم در جریانه و با پسره حرف زده
منم ۲۳ سالمه
بیاین بگین چکار کنم دنیاتون چطوریه